با بازگشت ترامپ به قدرت در سال ۲۰۲۵، رویکرد سیاست خارجی آمریکا از رقابت با قدرتهای بزرگ به سوی نوعی همکاری و تبانی با آنها چرخش یافته است.او که پیشتر بر مهار چین و روسیه تأکید داشت، اکنون بهدنبال توافق مستقیم با رهبران این کشورها برای مدیریت نظم جهانی است.این تغییر مسیر، یادآور مدل تاریخی «کنسرت قدرتها» در قرن نوزدهم است که در آن چند دولت مقتدر با همکاری یکدیگر نظم را بر جهان تحمیل میکردند.
فرو پاشیدن رابطه ترامپ و ماسک از مدتها قبل پیشبینی شده بود. حتی افرادی که به هر دو نزدیک بودند، در خلوت باور داشتند که این رابطه در نهایت فرو خواهد پاشید. با این حال، سرعت و شدت انفجار، حتی برای کاخ سفید که به اتفاقات غیرمنتظره عادت کرده و رئیسجمهوری که اغلب از ماسک دفاع میکرد، شوکهکننده بود.
تکرار مانور آمریکا در جنگ سرد
دونالد ترامپ در تلاش است با اجرای یک «نیکسون معکوس»، روسیه را از چین جدا کرده و به ایالات متحده نزدیک کند تا در رقابت با چین برتری یابد. این راهبرد با وجود جذابیت ظاهری، به دلیل پیوندهای عمیق اقتصادی و سیاسی مسکو و پکن، احتمال موفقیت کمی دارد. شکست این طرح میتواند باعث تضعیف اتحاد آمریکا با اروپا و تقویت بیشتر موقعیت روسیه و چین علیه واشینگتن شود.
پایان اردوغان
رجب طیب اردوغان، رهبر اقتدارگرای پوپولیست ترکیه، اکنون برای بقای سیاسی خود میجنگد. بحرانی که با آن روبهرو است، کاملاً زاییده اقدامات خودش است
آمریکا و قاره سیاه
آمریکا تاکنون بیشتر به امنیت و کمکهای بشردوستانه در آفریقا توجه داشته اما این رویکرد نتوانسته توسعه پایدار ایجاد کند. کاهش حمایتهای سنتی و ناکامی در مقابله با گروههای مسلح باعث شده واشنگتن به سرمایهگذاری در زیرساختهای آفریقا به عنوان راهبردی جدید نگاه کند. این سرمایهگذاری میتواند هم به منافع اقتصادی آمریکا کمک کند و هم رقابت با چین در قاره را به سمت تعامل اقتصادی سوق دهد.
قمار پوتین
در اقتصاد جنگی روسیه، ظاهر ثبات با باطنی شکننده همراه است؛ جایی که مردم هزینه تورم و کاهش ارزش پول را میپردازند و نخبگان مالی از آن سود میبرند. نظام وفاداریمحور کرملین، الیگارشها را تقویت کرده و توسعه واقعی را قربانی کنترل سیاسی کرده است. در نبود تنوع اقتصادی و افزایش فشارهای داخلی، فروپاشی از درون بیش از هر زمان دیگری محتمل است
مقامات کرملین هنگام ورود ترامپ به کاخ سفید در ماه ژانویه، از خوشحالی سر از پا نمیشناختند. اما اکنون اوضاع چندان امیدوار کننده نیست.
امارات برای مانور قدرت خیز برداشت
از سال ۲۰۱۵، امارات متحده عربی با رهبری محمد بن زاید از سیاست بیطرفی فاصله گرفته و به بازیگری نظامی-اقتصادی در منطقه تبدیل شده است. این کشور با استفاده از شرکتهایی مانند «دبی ورلد» و حمایت از نیروهای نیابتی، نفوذ خود را در دریای سرخ، یمن، شاخ آفریقا و سودان گسترش داده است. سیاست خارجی ابوظبی ترکیبی از سرمایهگذاری، مداخله نظامی و همکاری با اسرائیل است که هدف آن کنترل مسیرهای تجاری و تقویت جایگاه ژئوپلیتیکی خود است.
کاخ سفید به نهادهای دولتی ایالات متحده دستور داده تا فعالیتهای جدید علیه تهران را متوقف کنند.
هنگامی که دولت بنیامین نتانیاهو از پیشبرد مرحله دوم این توافق سر باز زد، ترامپ نیز به سرعت از صحنه کنار کشید. حالا به نظر میرسد او در جستجوی فرصتی جدید برای بازگشت به عرصه دیپلماسی خاورمیانه است.
ترامپ زمان دقیق استعفای ماسک را از همان طریقی فهمید که خودش معمولاً اخبار مهم مربوط به کارکنان را اعلام میکند: از طریق پستی در شبکههای اجتماعی.
قمار پوتین
اقتصاد روسیه در دوران جنگ اوکراین و تحریمهای غربی بهظاهر باثبات اما در باطن شکننده توصیف شده است. نظام اقتصادی کنونی روسیه بر پایه وفاداری سیاسی، فشار بر شهروندان و رشد غیرمولد نظامی بنا شده است. آنچه به عنوان شکوفایی نمایش داده میشود، در واقع ساختاری ناپایدار است که رفاه عمومی را قربانی بقای سیاسی میکند.