مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در محل سفارت عمان در رم پایتخت ایتالیا به پایان رسید. سیدعباس عراقچی وزیر خارجه و رئیس هیات مذاکره کننده ایران در پیامی در شبکه ایکس نوشت: جو نسبتا مثبت در رم باعث پیشرفت در اصول و اهداف یک توافق احتمالی شد. ما توضیح دادیم که چگونه برای بسیاری در ایران برجام دیگر به اندازه کافی خوب نیست. برای آنان، آنچه از برجام باقی مانده تنها «درسهای فراگرفتهشده» از آن است. شخصا به این برداشت تمایل دارم. عراقچی در ادامه بیان کرد: گفتوگوهای کارشناسی در روزهای آینده با هدف بررسی جزئیات آغاز خواهد شد. پس از آن، ما در موقعیت بهتری برای قضاوت خواهیم بود.
عراقچی با این جمله پیام خود را به پایان رساند: درحال حاضر، خوشبینی ممکن است موجه باشد، اما فقط با احتیاط زیاد.
از علیرضا سلطانی، استاد دانشگاه و کارشناس ارشد روابط بین الملل پرسیدیم چرا با احتیاط زیاد؟ و پرسیدیم آیا میتوان به نتیجه مذاکره ۶ اردیبهشت امیدوار بود؟ و آیا با توجه به اینکه مذاکره به سطح کارشناسی رفته است آیا قرار است در دور سوم مذاکرات در عمان دو کشور ایران و آمریکا به توافق برسند؟ در ادامه مشروح گفتگوی خبرآنلاین با سلطانی را میخوانید:
** دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا هم به پایان رسید، ارزیابی شما از روند مذاکرات و میزان پیشرفت آن چیست؟
روند مذاکرات ایران و آمریکا و میزان پیشرفت آن را از دو منظر میتوان ارزیابی کرد. منظر اول مقایسه این دور از مذاکرات با دورههای قبلی مانند مذاکرات برجام و مذاکرات دوره بایدن است. از این لحاظ فارغ از دلایل به نظر میرسد مذاکرات با سرعت خوبی پیش میرود. فاصله منظم و کم میان مراحل مذاکره که میتوان از آن به " شنبههای دیپلماسی" نام برد، میتواند نشانه خوبی از سرعت و پیشرفت نسبی روند مذاکرات باشد. این درحالی است که دورههای قبلی مذاکرات ایران و آمریکا از همان ابتدا در کانال پرپیچ و خم مذاکرات قرار داشت. اما از منظر دیگر و با لحاظ شرایط سیاسی منطقه و جهان و برنامه زمانی که دولت آمریکا و شخص ترامپ برای مذاکره با ایران و رسیدن به توافق نهایی در نظر گرفته، به نظر میرسد روند مذاکرات با چالشها و اختلافات زیادی مواجه است. نشانه این موضوع هم محدود بودن زمان مذاکره به روزهای شنبه و عدم تداوم آن به روزهای بعد است. دلیل آن هم این است که به احتمال زیاد دوطرف هنوز به چارچوب مشخصی برای گفتوگو در جزئیات و نگارش متن توافق نرسیدهاند و بر سر مسائل اصلی تاثیرگذار بر روند مذاکره و رسیدن به توافق هنوز اشتراک نظر نداشته و لازم است با دریافت نقطه نظرات یکدیگر، تصمیم گیری نهایی در این زمینه را با مقامات ارشد خود بدست آورند. البته شاید برخی مسائل مانند شکل مذاکرات و حواشی مربوط به آن بر سرعت و پیشرفت مذاکرات همچنان تاثیرگذار باشد.
** اما به نظر میرسد علی رغم همه مسائل اخبار و تحلیلها حکایت از امیدوارکننده بودن روند مذاکرات دارند؟
اینکه مذاکرات امیدوارکننده است با لحاظ همه جوانب و نشانه ها، به نظر درست است. تعیین مرحله بعدی مذاکره و تمایل طرفین به انجام مذاکره در "شنبههای دیپلماسی" و همچنین مواضع اعلامی طرفین نسبت به مثبت و به عبارت دقیقتر سازنده بودن مذاکره، گواه این مساله است. آنچه در این زمینه اهمیت دارد عدم انعکاس سیگنالهای منفی از مذاکرات است هرچند در این مرحله که مرحله تعیین چارچوب است شاید ظهور سیگنالهای منفی زود باشد و در جریان بررسی جزئیات این سیگنالهای منفی بیشتر خودنمایی میکنند. واکنش مثبت بازارهای داخلی نیز موید این مساله است که فعلا مذاکرات در مسیر پیشرفت است. در این راستا آنچه اهمیت دارد شروع مذاکرات کارشناسی است که از روز چهارشنبه آغاز میشود و این نشانه مثبت دیگر برای امیدوارکننده بودن مذاکرات است. باقی ماندن در کلیات و چارچوبها همیشه خطر بزرگی برای مذاکرات دیپلماتیک است که نمونه ان در گذشته وجود دارد؛ مسالهای که یا باعث شکست مذاکرات است یا اینکه باعث طولانی شدن مذاکرات بی نتیجه میشود. با این حال با همه شواهد و قرائن محدود میتوان به روند ادامه مذاکره و رسیدن به توافق نهایی امیدوار بود.
** به نظر شما چارچوب مذاکراتی ایران و آمریکا که احتمالا مذاکرات این دو مرحله حول آن بوده، چه مواردی را شامل میشود؟
هرچند اطلاعات دقیق و مشخصی از محتوای مذاکرات منتشر نشده است، اما به نظر میرسد که چارچوبهای مذاکراتی ایران و آمریکا دو جنبه مهم را در بر میگیرد. جنبه نخست گستره و موضوعات مذاکره است که به نظر میرسد در این زمینه چالش جدی وجود ندارد. به این معنی که احتمالا دیپلماتهای ایران و آمریکا در این مقطع بر روی محوریت مذاکرات هستهای و عدم ورود مسائل دیگر مانند تحرکات منطقهای ایران و همچنین توان موشکی ایران توافق دارند.
منطق سیاسی هم با لحاظ شرایطی که در ماههای اخیر روی داده و همچنین مخاطراتی که در حال حاضر وجود دارد ایجاب میکند که با وجود چسبندگی زیاد موضوعات میان ایران و آمریکا، فعلا بر مساله هستهای متمرکز باشند و اجازه ندهند مسائل کم اهمیت تر، مساله اصلی را تحت الشعاع قرار دهد. جنبه دوم، چارچوب مذاکرات هستهای و توافق بر سر مسائل اصلی یعنی پذیرش اصل حق غنی سازی ایران، سازوکار رفع تحریمهای اقتصادی، تضمین پایبندی آمریکا به تعهدات خود و غیرفعال سازی مکانیسم ماشه یا اسنپ بک میباشد. تعیین این محورها و قراردادن ان در جریان مذاکره به نظر چندان اسان نخواهد بود.
** اقای عراقچی در توئیتی بعد از مذاکره رم، از پیشرفت در اصول و اهداف خبر داد. این توئیت و محتوای آن چه معنایی دارد؟
پیشرفت در اصول و اهداف به نظر میرسد کمی نشان از مواضع احتیاط آمیز ایران داشته و در عین حال نشان از توقف ایران و آمریکا در کلیات باشد. عدم نگارش و انتشار این توئیت میتوانست بهتر باشد. به همین دلیل ادامه مذاکره به شنبه آینده موکول شده است.
** آیا شروع مذاکرات در سطح کارشناسی به معنای نزدیک شدن به توافق نهایی است؟
در این دور از مذاکرات، آغاز مذاکرات کارشناسی اگرچه خبر مثبتی به نظر میرسد، اما الزاما به معنای نزدیک شدن به توافق نهایی نیست. به نظر میرسد ایران و آمریکا همچنان در کلیات و چارچوب دچار اختلاف هستند و شروع مذاکرات در سطح کارشناسی به معنای توافق بر سر چارچوبها نیست. با این حال تصمیم دو طرف بر سر آغاز مذاکرات در سطح کارشناسی همزمان با مذاکرات در سطح مدیران ارشد، خود تصمیم مثبت و در راستای این است که طرفین اراده خوبی برای به نتیجه رساندن مذکرات دارند.
** آیا میتوان خوشبین بود که شنبه آینده ایران و آمریکا به توافق نهایی برسند؟
رسیدن به توافق احتمالی میان ایران و آمریکا اگرچه در مقایسه با برجام میتواند بسیار سریعتر صورت گیرد، اما احتمال اینکه شنبه آینده با لحاظ اینکه دو کشور همچنان در چارچوبها و کلیات هستند، ضعیف است. در عین اینکه احتمال توافق مرحلهای آن هم در یک بازه زمانی کوتاه، قویتر از رسیدن به یک توافق نهایی جامع است که در مصاحبه قبلی (اینجا) به دلایل و مستندات آن اشاره شد.
** نقش عمان را در مذاکره ایران و آمریکا چگونه میبینید؟ ایا این کشور نقشی تعیین کنندهای در روند و نتیجه مذاکرات دارد؟
بر خلاف تصور عمومی که نقشی اندک و غیرمهم برای عمان در نظر گرفته میشود و آن را صرفا در حد یک میانجی ساده بدون اینکه در فرایند مذاکرات دخالت و نقش جدی داشته باشد، ارزیابی میکنند، اما به نظر میرسد عمان نقشی مهم و تاثیرگذاری در شروع و مهمتر از همه تداوم مذاکره دارد. درست است که عمان همواره در دهههای اخیر این نقش را برای ایران و آمریکا راسا بازی کرده، اما به نظر میرسد در این دور از مذاکره علاوه بر علاقه یک جانبه، به نوعی از کشورهای عربی منطقه این مسولیت و وظیفه را بر دوش گرفته که جدیتر و موثرتر نقش خود را برای حفظ و تداوم مذاکرات و رسیدن به توافق انجام دهد.
دیپلماتهای عمان قطعا در بطن مذاکرات ایران و آمریکا نقش و دخالت ندارند، اما در فراهم کردن زمینههای مذاکره و تلاش برای جلوگیری از انقطاع مذاکره نقش مهمی دارد. علاوه بر این عمانیها رفتار منفعلی ندارند و به تناسب نقش خود، اطلاع رسانی هماهنگ و مناسب را نیز انجام میدهند به این معنا که افکار عمومی و فضای رسانهای و سیاسی به نوعی اطلاع رسانی عمانیها از مذاکرات را، مرجع سومی در راستای اطلاع رسانی دیپلماتهای ایران و آمریکا قلمداد میکنند و چه بسا استناد بیشتری به آن دارند؛ بنابراین باید به نقش مثبت عمان در این ماجرا تاکید کرد. عدم وجود عمان در این مذاکرات میتوانست و میتواند امکان شکست مذاکرات را افزایش دهد. دراین راستا حتی میتوان گفت نقش عمان میتواند موثر از نقش ۵ کشور حاضر در مذاکرات برجام و بعد از آن باشد چه اینکه در مواردی به صورت آشکار و پنهان مواضعی که این کشورها در فرایند مذاکرات اتخاذ میکردند موجب طولانی شدن مذاکرات میشدند.
**وجه متمایز مذاکرات کنونی مذاکرات پیشین را در چه مواردی میبینید؟
جدا از نقشی مثبت و مهمی که عمان در این دور از مذاکرات به نمایندگی از طیف بزرگی از کشورهای منطقه بازی میکند، اطلاع رسانی از نتایج کلی مذاکرات و قرارداشتن در خط اول اطلاع رسانی و گرفتن فرمان جریان رسانهای از سوی دیپلماتها و رسانههای ایرانی، وجه متمایز این دور از مذاکره است که در نوع خود جالب توجه است. این البته با رویکرد کلی مبنی بر عدم برجسته سازی بیش از حد مذاکرات با هدف شرطی سازی کشور به این رویداد هماهنگی ندارد، اما واقعیت این است که نفس ماجرا انقدر اهمیت دارد که ایفای چنین نقش رسانهای اجتناب ناپذیر است.