به گزارش آرانیوز از کرج، 40 روز از آن وداع های باشکوه با پیکرهای شهدای بشارت فتح گذشت و مردم استان البرز بار دیگر به احترام آنها با اشک و افتخار ایستادند و با آنها عهدی دوباره بستند. مصلای بزرگ کرج، دیگر تنها یک ساختمان نبود بلکه قبلهگاه دلهایی شده بود که داغدارند اما خم به ابرو نیاوردهاند.
دیوارهای مصلی به عکسهای شهدا مزین شده و جایجای این مکان، لبریز از غم فراغ بود. مادرانی که در جایگاه های از پیش تعیین شده برای خانوادههای شهدا، قاب عکس فرزندانشان را در آغوش گرفته بودند و گاهی بر آن دست می کشیدند و گاهی بوسه میزدند و همسرانی که 40 روز است با این قاب ها حرف میزدند، در این مراسم بی آنکه کلامی بگویند به همه جا خیره شده بودند.
در این مراسم، میزبان فقط یک خانواده نبود، تمام مردم حاضر در مراسم میزبانی میکردند. نماینده ولی فقیه در استان البرز و امام جمعه کرج به همراه دیگر مسئولان نظامی و انتظامی استان در قسمت ورودی درب مصلی به تمام مهمانان خوشامد میگفتند و خادمان راهنمایی مهمانان را بر عهده داشتند.
و در این میان، صف دختران خردسال و نوجوان این دیار که برخی از آنها حتی درکی از مفهوم شهادت نداشتند، با چادرهای مشکی درحالیکه قاب عکسهای شهدا را در آغوش داشتند خودنمایی میکردند. آنها بهقدری مهربان بودند که با هر گریه مادران و دختران شهدا، با آنها همدردی میکردند و سیل اشک از چشمانشان جاری میشد.
دخترکی چادر به سر، شاید هشت یا 9 ساله، در میان این جمع در حالیکه قاب عکس یک شهید را در دست داشت و گاهی آن را به سمت خود برمیگرداند و بوسهای بر صورت شهید میزد، توجهم را به خود جلب کرد. آرام و قوی در جایگاه خانوادههای شهدا نشسته بود و به اطراف نگاه میکرد.
آرام به سمتش رفتم و از او پرسیدم با صاحب عکسی که در آغوش گرفته چه نسبتی دارد؟ آنجا بود که متوجه شدم فرزند شهید است، از بس آرام و متین بود، تصور کرده بودم که شاید خواهرزاده یا برادرزاده شهید باشد اما در گفتههایش خود را فرزند شهید معرفی کرد. جالبتر اینکه خواندن نماز و رعایت حجاب را راه انتقام خون پدرش از دشمن میدانست.
نوای «ای ایران»، شور و حال عجیبی به مراسم بخشید. مداح اهلبیت (ع) با نوای گرم خود حال و هوای مراسم را تغییر داد، موجی از عشق و اندوه، میان جمعیت پیچید و به بهانه سالروز شهادت حضرت رقیه (س) دلها را روانه خرابه شام کرد و آنجا بود که فرزندان شهدا بیشازپیش روضه دختر سهساله امام حسین (ع) را با عمق جان حس میکردند و اشک میریختند.
مادر شهید ولی رضازاده در گفتوگو با آرانیوز از کرج گفت: من افتخار میکنم که پسرم در راه اسلام و انقلاب و حفاظت از دین و ناموس این مملکت شهید شده و من امروز بهعنوان مادر شهید اینجا هستم. او خودش دوست داشت که شهید شود. دلم میخواهد راه شهیدم را ادامه دهند و نگذارند خونش پایمال شود.
مهدیه کرمی، فرزند سردار شهید مجتبی کرمی نیز در گفتوگو با آرانیوز از کرج با بیان شعر «گر پدر رفت، تفنگ پدری هست هنوز» کلامش را آغاز و خاطرنشان کرد: اگر پدرم در راه دفاع از دین و انقلاب جانش را فدا کرد ما هستیم، ایستادهایم و راهش را ادامه میدهیم.
وی راه شهدا را منشأ نور و به دنبال این نور رفتن را ضروری دانست و ادامه داد: درست است که ما عزیز از دست دادهایم و دلتنگ هستیم اما باید همچنان پشت ولایتفقیه بایستیم و در مسیر سربلندی کشور گام برداریم. ما باید راه این عزیزان را ادامه دهیم و اجازه ندهیم دشمن تصور کند ما دست از نظام و انقلاب میکشیم.
خواهر یکی دیگر از این شهدا در گفتوگو با خبرنگار تسنیم از کرج عنوان کرد: همانگونه که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فرمودند ما ملت شهادتیم، ما هم به این شهدا افتخار میکنیم. حضور پرشور مردم در این مراسم هم نشاندهنده تجدید بیعت با آرمانهای والای امام راحل و شهداست.
وی ضمن امیدواری برای پیروزی جبهه حق، ادامه داد: اگرچه غم از دست دادن تنها برادرمان برای ما بسیار سنگین است اما باعث افتخار خانواده ماست که شهیدمان به دست خبیثترین و پلیدترین افراد به شهادت رسید و با این شهادت جاودانه شد. از این مردم هم سپاسگزاریم که با این حضور پرشور باعث کاهش درد و غم ما شدند.
دختران کوچک حاضر در این مراسم که برای اجرای سرودی حماسی در مجلس حاضر شده بودند با اجرا و مشتهای گره کرده خود در مقابل دوربینها به دنیا ثابت کردند که با مشتهای کوچکشان، پیامهای بزرگی را فریاد میزنند. وقتی صدایشان در مصلی پیچید، مادران شهدا سرها را پایین انداختند، بعضیها دست روی قلب گذاشتند و بعضیها بیاختیار گریه کردند.
آری آنچه ما در اربعین شهدای بشارت فتح دیدیم، فقط یک مراسم نبود؛ یک بیانیه زنده بود، امضا شده با اشک، خون و غیرت. ملت ایران و مردم همیشه در صحنه استان البرز، بار دیگر نشان دادند که اگر دشمن بخواهد فتنه تازهای را آغاز کند، با ملت کشوری روبهروست که هر کوچهاش، مدرسهای برای مقاومت است و هر خانهاش، سنگری برای حق و حقیقت.