مسعود پزشکیان در جبران سکوت اعضای کابینهاش به دومین سخنگوی دولت خود تبدیل شده است؛ شاید هم به واسطه عملکرد سخنگوی دولت بهتر باشد گفته شود، پزشکیان همزمان سخنگویی دولت را هم بر عهده دارد؛ از مشکل ناترازی، نداشتن آب در پشت سدها گرفته تا تعداد مسجد در کشور و رویکردهای سیاست خارجی همه در سخنان مسعود پزشکیان دیده میشود. در مواردی محتوای سخنانش همراه با گاف و تپق بوده و همین موضوع باعث شده که مخالفانش بهانهای برای حمله به او و دولت پیدا کنند.
حال آنکه منصوبانش مثل معاونان او، اغلب در سکوت خبری به سر میبرند و عملاً توپ پاسخگویی را به زمین پزشکیان میاندازند تا شخص رئیس دولت پشت هر تریبونی اظهارنظر و موضعگیری کند. بارزترین نمونه این سکوت در چهره محمدرضا عارف معاون اول رئیسجمهور دیده میشود که شباهت چندانی به معاوناولهای دولتهای گذشته که فعال جلوه میکردند، ندارد؛ بهخصوص با اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت روحانی که خود را در قواره یک رئیسجمهور نشان میداد.
ظاهراً پزشکیان بهصرافت افتاده است تا شخصاً سکوت برخی دولتمردان خود را جبران کند؛ اما بهباور عدهای عملاً در این مسیر به پرگویی افتاده و نزدیک است که از آنسوی بام سقوط کند. در این پرگوییها و بیمحابا اظهارنظرکردنها طبیعی است که بهانهای نیز به دست مخالفانش میدهد که سخنان او در جمع مدیران رسانهای نمونهای از این گفتهها بود. در برش کوتاهی از فیلم این جلسه رئیس دولت رویکرد خود به سیاست خارجی را نشان داد که این موضوع به مذاق مخالفان او خوش نیامد.
رئیس دولت چهاردهم گفت: «صلحی که دشمن شما را به آن دعوت میکند، دفع نکنید. صحبت کردن من بهمعنای تسلیمشدن نیست؛ ولی اگر حرف نزنیم باید چهکار کنیم؟ میخواهید بجنگید؟ خب آنها که زدند، دوباره درست کنیم، آنها هم دوباره میزنند. یکی بگوید که چه کار کنیم؟»
ظاهراً این جملات پزشکیان پاسخی به حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان بود که در همان جلسه مذاکره با آمریکا را عین تسلیم دانسته بود. اما انتشار پاسخهای پزشکیان همانا و آغاز واکنشها از چپ و راست همان.
اتفاقا یکی از واکنشها را شخص حسین شریعتمداری نشان داد. او در روزنامه تحت مدیریت خود نوشت: «بخشی از سخنان دیروز آقای پزشکیان، رئیسجمهور محترم کشورمان در دیدار با اصحاب رسانه، رنگ و بوی این دیدگاه را داشت که یا بایستی از طریق مذاکره در مقابل خواستههای آمریکا سر تسلیم فرود آوریم و یا در جریان جنگ به خواستههای آمریکا تن بدهیم! در این دیدگاه، ایستادگی و مقاومت کمترین جایگاهی ندارد هر دو سوی این دوقطبی، تسلیم است!»
روزنامه فرهیختگان نیز نوشت: «واضح است که وقتی میگوییم چارهای جز مذاکره نداریم، طرف مقابل کمتر مجاب خواهد شد تا امتیاز بدهد و بیشتر تمایل پیدا خواهد کرد که تنش را بیشتر کند؛ آنهم وقتی رئیسجمهور مدعی شده هم تحریم و هم تحمیل جنگ بر ایران مؤثر بوده است، حال آنکه هر دو ادعا با ادبیات سیاسی مناسب فاصله دارد و رئیسجمهور با این اظهارات ناخواسته میز مذاکره را میسوزاند.»
همچنین جانشین معاون سیاسی سپاه در بخشی از یادداشت خود نوشت: «عرصه سیاستخارجی جایی برای بیان هر واقعیتی نیست. مخاطرات بیان عبارتهای نادرست توسط مسؤلان بلندپایه دولتی، بیش و پیش از همه دامن خود دولتیها را میگیرد و کار را برای کنشگری آنان در عرصه بسیار پیچیده و نفسگیر سیاستخارجی و حتی سیاست داخلی دشوار میسازد.»
سخنان پزشکیان به باور منتقدین دادن امکان بهرهبرداری را برای آمریکاییها به وجود میآورد؛ هر چند که در این میان به نظر میرسد مخالفان و منتقدان دولت بیشتر توانستند از این سخنان بهرهبرداری کنند.
فواد ایزدی، تحلیلگر سیاست خارجی نزدیک به سعید جلیلی است، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «برداشت مقامات آمریکایی از سخنان جناب آقای رئیسجمهور این خواهد بود که حمله بعدی به ایران هزینه جدی برای آمریکا نخواهد داشت. یعنی سخنان اخیر ایشان احتمال حمله نظامی بعدی به ایران را افزایش داد. اگر این جمله که ما اهل «دعوا» نیستیم مانع جنگ بود، حملۀ قبلی اتفاق نمیافتاد.»
با این حال، انتقاد به سخنان پزشکیان به جریان اصولگرا محدود نشد. حسامالدین آشنا، مشاور رئیس جمهور در زمان حسن روحانی هم در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «دست از خوشمزگی و بدیهه سرایی بردارید. پراکنده گویی نکنید. حداقل پراکندهگویی را منتشر نکنید. رئیسجمهور شخصیت رسمی دوم کشور است و باید با دقتی در حد شخص دوم سخن بگوید یا سخنانش زنده منتشر نشود. به رهبری نگاه کنید هیچگاه بدون یادداشت سخن نمیگوید؛ حال آنکه اول خطیب کشور است.»
گذشته از اینها جریان نزدیک به پایداری که به تندروی در گفتار و کردار شهرت عام و خاص است، روی موج این سخنان سوار شد و فرصت را مناسب دید تا بار دیگر پروژه بنیصدرسازی از پزشکیان را دنبال کند. آنها موج عدم کفایت سیاسی پزشکیان که پس از سفر او به جمهوری آذربایجان و مصاحبه با تاکر کارلسون خبرنگار آمریکایی آغاز کرده بودند را ادامه دادند.
پزشکیان در حالی خود را به میان سیبل مخالفان میآورد که برخی اهالی رسانه پیرامون او حضور دارند. در این میان به نظر میرسد یا او نظر تیم رسانهای خود را پذیرا نیست و یا این تیم اساسا مسئولیت یک سویهای برای خود در نظر دارند که فقط منعکسکننده اخبار و رویدادهای دولت باشند.
در این میان آنچه در میان سخنان رئیس دولت دیده نمیشود، شرایطی است که کشور را با آن تحویل گرفته است. پزشکیان گاهی اشاراتی کرده و مثلا گفته «میگفتند ما وارث چیز خوبی شدیم، اما پولی در آن نیست؛ نمیخواهم گلایه کنم، اما واقعیت این است که از مقام معظم رهبری اجازه گرفتیم مقداری از صندوق توسعه ملی برداشت کنیم تا بدهیها را محل آن تسویه کنیم»، اما او به همین جملات سربسته و گنگ بسنده کرده است تا به زعم خود وفاق خدشه دار نشود. حال آنکه این وضعیت باعث شده مخالفانش قدرت فضاسازی رسانهای بیشتری پیدا کنند؛ از سوی دیگر سکوت پزشکیان باعث شده تا عاملان و مسببان وضعیت موجود، یعنی هواداران و مسئولان دولت قبل میدان را برای حمله به دولت فعلی مناسب ببینند.
انکار کردنی نیست که بخشی از واکنشها و هجمهها به پزشکیان با زمینهسازی خود او و همراهانش صورت میگیرد. همراهان به زعم اینکه مبادا حرف زدن آنها به ضرر پزشکیان تمام شود او را تکوتنها به میانه میدان رسانه فرستادهاند و عملا رئیس دولت را به سیبل رسانهای تبدیل کردهاند. در حالی که اطراف پزشکیان پر از آدمهای رسانهای است که میتوانند به او تذکر دهند کجا حرف زدن لازم است و کجا نه. نهایتاً آنکه این همه حرف زدن هم لازم نیست.