کد خبر: ۱۲۸۷۷۹
تاریخ انتشار: ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۳:۱۰
یک کارشناس متخصص در امور ایران می‌نویسد: دولت پزشکیان و به طور کلی گروه مذاکره‌کننده ایرانی، از فشار‌های داخلی به همان اندازه فشار‌های خارجی رنج می‌برند. در واقع، اوضاع داخلی حتی وخیم‌تر است. هرگونه توافق یا معامله‌ای بین ایران و ترامپ می‌تواند به دلیل عدم تصویب آن در مجلس شورای اسلامی یا شورای نگهبان، تضعیف شود، حتی اگر مخالفان معامله با کلیات مفاد آن موافقت کنند.

چه بازیگرانی از شکست مذاکرات ایران و آمریکا سود خواهند برد؟/ از اسرائیل و اروپا تا منافقین و پایداری‌چی‌ها

دکتر "احمد لاشین" کارشناس متخصص در امور ایران در مقاله‌ای تحلیلی در روزنامه مصری "الدستور" با اشاره به چشم انداز توافق میان ایران و آمریکا در جریان مذاکرات اخیر که تاکنون چهار دور آن پشت سر گذاشته شده است، به بررسی بازیگرانی می‌پردازد که آرزو دارند این مذاکرات با شکست همراه شود.

این تحلیلگر مسائل ایران می‌نویسد: "ایران امروز در یک دوراهی واقعی، بین ایدئولوژی انقلابی و بقا، ایستاده است. موضوع پیچیده‌تر از آن چیزی است که فقط نوک کوه یخ نشان می‌دهد. در زیر سطح، حجم واقعی وزنه یک فرآیند سیاسی پنهان است که فراتر از یک توافق صرف بین حکومت ایران و دولت دونالد ترامپ است. ایران که با تحریم‌ها و فروپاشی اقتصادی قریب‌الوقوع مواجه است، تلاش می‌کند تا با توافقی که بیش‌تر شبیه یک معامله است، یا معامله‌ای در قالب یک توافق، خود را احیا کند.

ایران اکنون از بحران اقتصادی خطرناکی رنج می‌برد و با نرخ تورم بیش از ۴۰ درصدی سقوط ارزش پول ملی در برابر دلار، افزایش وحشتناک قیمت اقلام غذایی و وخامت وضعیت بخش بزرگی از زیرساخت‌ها در جنبه‌ها و اشکال مختلف مواجه است. واقعیت آن است که ایران از نظر ایدئولوژیک نیز در حال تحول جدی به ویژه در تعاملاتش با ایالات متحده مهم‌ترین دشمن در تاریخ انقلابی خود علاوه بر اسرائیل است. علاوه بر این، ایران باید با تمام عناصری که می‌توانند در تخریب روند مذاکرات فعلی نقش دارند مقابله کند. اگر تحریم‌های اقتصادی ایالات متحده و غرب به طور کلی، چه در سطح دارایی‌های مسدود شده و چه در سطح ممنوعیت فروش نفت و گاز، لغو شوند این امر می‌تواند ادغام اقتصادی بین‌المللی قابل توجه و بهبود ملموس و بالقوه سریعی را در جامعه ایران به همراه داشته باشد.

برای درک وسعت درگیری‌ای که ایران را در حال حاضر در پیش گرفته، باید به دقت توجه داشته باشیم که کدام بازیگران قصد دارند روند مذاکرات ایالات متحده و ایران را مختل کنند، اختلالی که احتمال وقوع یک بحران فراگیر منطقه‌ای را افزایش می‌دهد، به ویژه در شرایطی که با دور جدیدی از مذاکرات مواجه هستیم".

احمد لاشین احمد لاشین  

این تحلیلگر مسائل ایران در ادامه به معرفی بازیگرانی می‌پردازد که می‌خواهند روند مذاکرات جاری میان تهران و واشنگتن را مختل کنند: 

اسرائیل: برای اینکه توسط رسانه‌ها و جریان‌های سیاسی که از هر سو ما را احاطه کرده‌اند، به ویژه در مورد این موضوع حساس، گمراه نشویم، باید یک حقیقت اساسی را بپذیریم: علیرغم اختلافات آشکار اخیر بین "بنیامین نتانیاهو" نخست وزیر اسرائیل و "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا حسن تفاهم آمریکا و اسرائیل تزلزل‌ناپذیر و غیرقابل انکار است. اهداف میان دو دولت یکسان باقی می‌مانند حتی اگر روش‌ها و رویکرد‌های آنان متفاوت باشند. با این وجود، مسئله ایران، با تمام پیچیدگی‌هایش، کماکان مهم‌ترین عنصر در تعاملات آمریکا و اسرائیل است، حتی با این که دولت ترامپ معتقد است که انعقاد توافق با ایران، حضور قوی آمریکا در خلیج فارس را تضمین می‌کند و عربستان از مهم‌ترین تولیدکنندگان نفت در جهان را به بازیگری جدی تبدیل خواهد کرد، به ویژه با توجه به این که چین بزرگترین ذینفع خرید نفت ایران است، حتی اگر این خرید به دلیل تحریم نفتی از طریق روش‌های غیرمستقیم و با قیمت‌های پایین‌تر انجام شود، زیرا آن کشور تقریبا ۹۰ درصد نفت ایران را وارد می‌کند. هم چنین، ترامپ معتقد است از طریق راهکار خود می‌تواند جلوی پروژه جاده ابریشم جدید چین و روسیه را بگیرد و برتری نسبی آمریکا در منطقه آسیا را تضمین خواهد کند.

 

با این وجود، اسرائیل هنوز دیدگاهی را حفظ کرده که ممکن است متفاوت به نظر برسد و تحت حاکمیت وضعیت سیاسی فعلی "نتانیاهو" در جریان است. بقای "نتانیاهو" و معاملات او با جناح راست اسرائیل به دامنه جنگ‌هایی که او با حمایت فرامین مذهبی خاخام‌ها به راه می‌اندازد، وابسته شده است. گویی که او در حال جنگ‌های مقدس به سر می‌برد و بنابراین، ایران را غنیمت بزرگی برای جنگی می‌داند که می‌تواند مدت زیادی به طول انجامد. پس از قتل عام‌هایی که نتانیاهو در غزه، لبنان و سوریه مرتکب شده، روحیه جنگ طلبانه اش کماکان او را در عرصه سیاست داخلی اسرائیل تقویت می‌کند. در واقع باز ماندن پرونده مرتبط با ایران تنها راه تضمین موجودیت نتانیاهوست، علیرغم تمام مخالفت‌های داخلی و رقابت‌های سیاسی که با هدف سرنگونی شخص او در داخل اسرائیل وجود دارند.

اختلاف دیدگاه‌های اسرائیل و آمریکا در مورد مسئله ایران، نشان‌دهنده تفاوت در هدف نیست، بلکه بازتاب دهنده تفاوت در ابزارهاست. ترامپ معتقد است که کنترل ایران تنها از طریق یک توافق قوی که حضور دائمی او را در ساختار سیاسی و اقتصادی ایران تضمین کند، محقق خواهد شد، در حالی که "نتانیاهو" معتقد است که کنترل نظامی تنها راه تضعیف نظام سیاسی ایران است. بنابراین، اسرائیل تلاش خواهد کرد تمام کلید‌های لازم برای خراب کردن هرگونه فرآیند مذاکره بین ترامپ و ایران را در اختیار داشته باشد.

پهلوی

اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران: چند روز پیش، یک گزارش آمریکایی منتشر شد مبنی بر آن که ایران یک رآکتور هسته‌ای اعلام نشده و ثبت نشده در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در زیر زمین در منطقه سمنان در شرق تهران پایتخت آن کشور در اختیار دارد. بنا به گزارش‌ها، این رآکتور در فعالیت‌های مشکوک غنی‌سازی اورانیوم با هدف ساخت سلاح‌های هسته‌ای مشارکت دارد. علیرغم وجود اطلاعات سطحی درباره این ادعا و رد آن توسط وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، این گزارش به سرعت در کانال‌ها و وب سایت‌های خبری مختلف پخش شد و به عنصر اصلی تحلیل‌های سیاسی و نظامی آمریکایی‌ها و اعراب تبدیل شده بود. اگرچه ایران به طور رسمی این ادعا را رد کرد، اما به گفته "عباس عراقچی" وزیر امور خارجه آن کشور، این موضوع تردید‌های زیادی را در مورد قصد ایران برای آشکار کردن نیت پنهان خود برای داشتن سلاح‌های هسته‌ای ایجاد کرده است.

رجوی

مطرح کننده اصلی این ادعا سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) بودند، گروه اپوزیسیون ایرانی ساکن در خارج از کشور و دشمن قسم خورده نظام سیاسی فعلی در ایران. این گروه و دیگر عناصر اپوزیسیون ایران، به دلیل خصومت ایران با غرب و ایالات متحده، حضوری واقعی در اروپا و آمریکا به دست آورده‌اند. تعداد مهاجران ایرانی، چه به دلایل سیاسی و چه به دلایل امنیتی، تقریبا از ۱۰ میلیون نفر فراتر رفته که از نظر جمعیتی و سکونت در ایالت‌های مختلف ایالات متحده یا کشور‌های مختلف اروپایی توزیع شده‌اند.

برخی از آنان حتی گروه‌های فشار قدرتمندی را برای تاثیرگذاری بر نظام‌های سیاسی کشور‌های محل زندگی خود در رابطه با سیاستگذاری آنان در قبال ایران تشکیل داده‌اند. در نتیجه، هرگونه آشتی فرضی بین دولت ایران با آمریکا، صرفنظر از جهت‌گیری‌ها و گرایش‌های سیاسی درون اپوزیسیون ایران، بحرانی اساسی برای آن گروه‌ها خواهد بود. این موضوع می‌تواند دلیل تلاش‌های مداوم برای خرابکاری یا تحریف هرگونه توافق بالقوه و افشای کاستی‌های احتمالی دولت ایران برای جامعه بین المللی از سوی اپوزیسیون ایران را توضیح دهد.

اروپا

تروئیکای اروپایی: اگرچه کشور‌های اروپایی شریک کلیدی در برجام با ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی بودند و از نظر اقتصادی از آن توافق به طور قابل توجهی سود برده‌اند، به ویژه فرانسه که به شریک کلیدی در حیات اقتصادی ایران به ویژه در بخش‌های پالایش و تصفیه نفت تبدیل شد، با این وجود، ایالات متحده در حال حاضر تلاش می‌کند اروپا را در بسیاری از مسائل به ویژه در مورد مسئله اوکراین به حاشیه براند و تلاش‌های مداوم ترامپ برای پیشی گرفتن از دیگران برای رسیدن به توافق عناصر کمیاب با "ولودیمیر زلنسکی" نخست وزیر اوکراین و دستیابی به تفاهمی خوب با "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه باعث نادیده گرفته شدن اروپایی‌ها در معادله شده است. این امر مستلزم آن است که کشور‌های اروپایی، به ویژه فرانسه، بریتانیا و آلمان، قاطعانه در برابر هرگونه توافق آمریکا و ایران بایستند به ویژه با توجه به آن که همکاری‌های نظامی ایران و روسیه به طور خاص در قالب پهپادی ادامه یافته و این موضوع باعث ناراحتی اروپایی‌ها شده است. در نتیجه، ایران به نقطه عطفی در حوزه نفوذ سیاسی و اقتصادی اروپا در خاورمیانه و آسیا تبدیل شده است.

کشور‌های تروئیکا بار‌ها اعلام کرده‌اند که در صورت عدم در نظر گرفتن منافع اروپا در وهله اول، توانایی خود را برای کارشکنی در هرگونه توافق احتمالی بین ایران و ایالات متحده در اختیار دارند. این امر می‌تواند با فعال کردن "مکانیسم ماشه"، تحریم‌های اروپایی علیه ایران که آن کشور‌ها بر اساس مفاد برجام که قرار است اکتبر آینده منقضی شود، قدرت فعال کردن آن را دارند، محقق شود. در این میان، اسرائیل نیز به دلیل اختلاف با آمریکا بر سر مسئله ایران، به اروپا نزدیک‌تر شده است. کشور‌های اروپایی اکنون ممکن است در خرابکاری در هر توافقی، حتی اگر واقعا منعقد شده باشد، نقش داشته باشند. آن کشور‌ها نه می‌خواهند منافع اقتصادی خود را در ایران از دست دهند و نه اجازه می‌دهند بیش از این از سوی آمریکا به حاشیه رانده شوند.

اصولگرایان در داخل ایران به ویژه جبهه پایداری: در داخل ایران، بازیگرانی حضور دارند که به شدت با توافق هسته‌ای مخالفت می‌ورزند به ویژه اصولگرایان و در صدر آنان "جبهه پایداری". برخی "نهاد‌های خاص" در ایران نیز مخالف توافق ایران و آمریکا هستند. آنان از نظر ایدئولوژیک خواستار حفظ دشمنی ایران و آمریکا هستند و حضور خود را بر اساس هرمی از خصومت با غرب در کلیت آن به دست آورده‌اند.

این موضوع باعث ایجاد یک مدل اقتصادی پیچیده مرتبط با دنیای در سایه در ایران شده است. در واقع، این طیف از وجود تحریم‌ها و دور زدن آن سود می‌برند و امپراتوری موازی گسترده‌ای را ایجاد کرده‌اند. طبیعتا این گروه‌های فشار قدرتمند در درون دستگاه دولتی ایران نیز نفوذ و حضور دارند و مذاکره‌کننده ایرانی را در حالتی از سردرگمی مداوم بین گفتمان سیاسی معطوف به جهان خارج و گفتمان دیگری که در پی تطبیق با منافع این گروه‌ها و ایده‌های مورد حمایت آنان است، قرار می‌دهد.

همان طور که اشاره شد در راس این جریان اصولگرای تندرو "جبهه پایداری" قرار دارد که افراطی‌ترین جریان سیاسی در ایران محسوب می‌شود. نماینده اصلی آن جریان "سعید جلیلی" رقیب مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری ایران اخیر در ایران است. او و طرفدارانش به اعتقاداتی باور دارند و معتقدند به زودی جنگ بزرگی رخ می‌دهد و باید خود را برای آن آماده سازند. در مجموع عقاید این طیف فرقه مانند و پیچیده است.

جلیلی

آنان تلاش کردند از طرق استیضاح‌های متعدد درون مجلس شورای اسلامی ایران حلقه محاصره را به دور دولت پزشکیان تنگ‌تر سازند چرا که در این دوره نیروی غالب در مجلس ایران محسوب می‌شوند. این وضعیت در شرایطی است که دولت پزشکیان تمام مشکلات داخلی ایران از جمله بحران برق، آلودگی هوای تهران یا بحران بی پایان تامین مواد غذایی در ایران را از دولت‌های پیشین آن کشور به ارث برده است.

آن گروه‌های فشار و صاحب نفوذ از طریق روزنامه‌ها و رسانه‌های خود بار‌ها تلاش کرده‌اند روند مذاکرات را به عنوان "تله‌ای" که دولت اصلاح‌طلب "پزشکیان" در آن افتاده است، به جامعه نشان دهند. دولت پزشکیان از ابتدای کار خود به دنبال گشایش به سوی جهان و نجات اقتصاد در حال فروپاشی ایران بوده است. تندرو‌ها این صراحت را خیانت به اصول انقلاب و تمام فداکاری‌هایی می‌دانند که چه از نظر مردمی و چه از نظر نظامی برای محافظت از ایران در برابر نفوذ آمریکا و اسرائیل انجام شده است. از دیدگاه آنان، هرگونه توافقی با آمریکا ناگزیر به نفع اسرائیل خواهد بود. از همین رو عوامل این طیف که در "نهاد‌های خاص" نیز حضور دارند در میانه مذاکرات ایران و آمریکا تهدیدات مستقیمی مبنی بر تمایل شان به دستیابی به سلاح هسته‌ای در اسرع وقت در مواجهه با تهدیدات نظامی آمریکا یا ماجراجویی‌های نسنجیده اسرائیل را مطرح کرده‌اند.

 

رنجی که دولت پزشکیان از فشار‌های داخلی و خارجی می‌برد

این تحلیلگر در پایان و در بخش جمع بندی مقاله خود می‌نویسد: "دولت "پزشکیان" و به طور کلی گروه مذاکره‌کننده ایرانی، از فشار‌های داخلی به همان اندازه فشار‌های خارجی رنج می‌برند. در واقع، اوضاع داخلی حتی وخیم‌تر است. هرگونه توافق یا معامله‌ای بین ایران و ترامپ به دلیل عدم تصویب آن در مجلس شورای اسلامی یا شورای نگهبان می‌تواند تضعیف شود، حتی اگر مخالفان معامله با کلیات مفاد آن موافقت کنند. حقیقت آن است که مذاکرات اخیر بین ایالات متحده و ایران، پیچیدگی‌های سیاسی متعددی را چه در سطح داخلی و چه در سطح بین‌المللی آشکار کرده و این پرسش اساسی را در ذهن همگان ایجاد کرده که هر طرف می‌تواند با پذیرش یا رد هرگونه توافقی به چه منافعی دست یابد. این موضوع فراتر از اختلاف صرف بر سر تاسیسات هسته‌ای ایران یا زرادخانه موشک‌های بالستیک آن است و منافع پیچیده‌ای را در سطوح اقتصادی و سیاسی در بر می‌گیرد".

نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار