پایان یک عصر همواره با آغاز عصری تازه همراه خواهد بود. روز و روزگاری که سعید جلیلی میرود تا علی لاریجانی نمادی از دوران تازه در شعام باشد. یکی نماد پایان یک عصر و افول یک گفتمان است و دیگری نشانه آغاز عصر و هنگامهای تازه با گفتمانی که الزاما باید تازه، نو و متفاوت باشد. دو چهرهای که (سعید جلیلی و علی لاریجانی) طی سالها و دهههای اخیر نقش قابل توجهی در تحولات سیاسی کشور و نظام تصمیمسازیهای شعام ایفا کردهاند. علی لاریجانی که در ایام اصلاحات با حضور در راس صدا وسیما، مورد انتقاد جدی چهرههای اصلاحطلب قرار داشت، پس از سال ۸۴ و ظهور محمود احمدینژاد، به پاس همه تقابلهایی که با دولت اصلاحات داشت، راهی شعام شد تا مهمترین پرونده کشور را در دست بگیرد و رودرروی غربیها برای تعیین تکلیف پرونده هستهای بنشیند.
عمر این دولت و این حضور، اما ناپایدار بود. احمدینژاد که نمیتوانست تحمل کند، فردی جز خودش در تیررس تبلیغات و اخبار داخلی و خارجی قرار داشته باشد، حضور علی لاریجانی در شعام را تاب نیاورد و آنقدر فشار آورد که جلیلی جایگزین لاریجانی شود. این تغییر در شرایطی صورت گرفت که بر اساس اعلام ولایتی در جریان مناظرههای انتخاباتی سال ۹۲، لاریجانی فاصلهای اندک با دستیابی به توافق با غربیها قرار داشت. اما احمدینژاد این پالس را به کشورهای غربی ارسال کرد که هر نوع توافقی با علی لاریجانی، از نظر او بلاموضوع است. حضور سعید جلیلی در شعام، اما آغاز عصر مذاکرات بیهوده و بدون دستاورد بود.
نگاه سلبی جلیلی به موضوعات مختلف باعث شد که طی سالهای حضور جلیلی در شعام، دامنه وسیعی از پروندههای غیرمتعارف و تصمیمات عجیب در این شورا شکل بگیرد. این روزها، اما زمزمههای تازهای از جایگزینی دوباره جلیلی و علی لاریجانی به گوش میرسد. فردی که یک روز سکان هدایت دبیری شورای امنیت ملی را شخصا رها کرده بود، امروز به این نهاد باز میگردد تا پروژه تغییر و تحول مدنظر نظام حکمرانی را اجرایی کند، پروژهای که چهرههای نزدیک به رهبر انقلاب، چون علیاکبر ولایتی و ضرغامی و خود علی لاریجانی قبلا از آن خبر داده بودند. باید دید حضور احتمالی لاریجانی به جای سعید جلیلی، چه تحولات و تغییراتی در نظام حکمرانی ایران ایجاد میکند. راهبردی که دولت پزشکیان گردن خود را برای تحقق آن گرو گذاشته بود، امروز بیشتر از هر زمان دیگری رخ نمایان کرده است. تغییراتی که با رفتن یکی و آمدن دیگری نمایان شده است.
اسماعیل گرامی مقدم، قائم مقام حزب اعتماد ملی در خصوص ابعاد ماهوی تغییرات احتمالی در شورای عالی امنیت کشور و پیامی که این تغییرات دارد، میگوید: «انتشار خبر حضور احتمالی علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی به عنوان نماینده رهبرانقلاب را از جنبههای خاص میتوان بررسی کرد. حضور علی لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی و فعالیت در حوزهای که قبلا تجربه آن را دارد و ویژگیهای مثبتی که ایشان ثبت کرده، قطعا به کارآیی بیشتر شورای عالی امنیت ملی میانجامد. بر دوست و دشمن و موافقان و مخالفان علی لاریجانی پوشیده نیست که او در حوزه سیاست داخلی و خارجی، چهرهای راهبردی و اثرگذار و جریانساز محسوب میشود. علی لاریجانی تمامکننده است و هرگز پروندهها را باز رها نمیکند. این ویژگی برای عالیترین سطح سیاستگذاری و تصمیمسازی کشور دارای اهمیت بسیاری است.»
گرامی مقدم ادامه میدهد: «در شرایطی که ایران از بزنگاه جنگ ۱۲ روزه عبور کرده و در آینده نیز احتمال درگیری دوباره وجود دارد به مردان پخته و استراتژیک نیاز دارد که در این سطح در کنار سایر مسوولان بتوانند امنیت کشور را ارتقا بدهند. بسیاری از تحلیلگران امروز اذعان دارند که ایران بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند تغییر و تحول است. تنها با تحول مثبت است که میتوان پاسخ همبستگی، وفاداری و ایثار مردم را داد. امروز حاکمیت وامدار مردمی است که در سختترین شرایط پشت کشور وتمامیت ارضی ایران ایستادند و اجازه ندادند دشمنان از شکافهای موجود در داخل سوءاستفاده کنند.»
قائم مقام حزب اعتماد ملی یادآور میشود: «دشمنان تمامی امکانات مالی، لجستیکی، نظامی، فنی، فناورانه و... را در اختیار اسراییل گذاشتند، همچنین حمایت شدید تبلیغاتی نیز صورت دادند تا به زعم خود طی ۶ روز کار جمهوری اسلامی و ایران را تمام کنند. موضوعی که این راهبرد دشمنان را بیاثر ساخت، جدا از ظرفیتهای نظامی و توان موشکی ایران، همبستگی و مشارکت مردمی بود که فریب دشمنان را نخوردند و از مام میهن دفاع کردند. پاسخگویی به مطالبات این مردم و تلاش برای بهبود زندگی و به رسمیت شناختن سبک زندگی آنها، بزرگترین پرونده پیش روی نظام است. هر اندازه پاسخگویی به مطالبات مردم بیشتر باشد، امنیت و استحکام بیشتری در کشور شکل میگیرد.»
گرامیمقدم در پاسخ به این پرسش «اعتماد» که چالش پیش روی نظام تصمیمسازی کشور در مواجهه با این شرایط ملتهب چه خواهد بود، میگوید: «متاسفانه طی سالهای اخیر برخی افراد و گروههای اقلیت به دنبال خالصسازی و حذف مردم از فرآیند تصمیمسازیها بودند. این طیف و دسته به صراحت میگفتند کشور متعلق به حزباللهیهاست و هرکس که مخالف این دیدگاه است، بگذارد و از ایران برود! حضور این گفتمان و این تفکر در نهادهایی، چون شورای عالی امنیت ملی جز اینکه بین مردم و نظام فاصله بیندازد فایده دیگری ندارد. حضور چهرههایی از جنس علی لاریجانی و سایر افراد اصلاحطلب، توسعهخواه و تکنوکرات کمک میکند تا تغییر مدنظر مردم محقق شود. لاریجانی چهرهای است که میتواند تحول مورد نظر مردم و رهبری و دولت را در شعام ایجاد کند.»
او تاکید میکند: «شخصا ممکن است در برخی موارد با ایشان نظرات مخالفی هم داشته باشم، اما از آنجا که حضور ایشان به نفع منافع ملی است از این حضور حمایت میکنم. معتقدم در مرحله بعد، نظام باید فکری به حال نظارت استصوابی کند تا کشور بیش از این از حذف چهرههای متخصص و شایسته آسیب نبیند. جنگ ۱۲روزه نشان داد که شورای نگهبان در ردصلاحیت دلسوزان و نخبگان که اتفاقا حاضرند جان خود را برای کشور و مردم فدا کنند، کجسلیقگی به خرج داده است. امیدواریم در مرحله بعد تحولات، در این نهاد مهم و سرنوشتساز هم تغییراتی در راستای مطالبات مردم و منافع کشور شکل بگیرد تا شایستگان به نهادهای تصمیمساز و سیاستگذار راه پیدا کنند.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: «از سوی دیگر به نظرم لازم است برخی تصمیمات که برای مردم ابهام و سوال ایجاد میکند، اتخاذ نشوند. مثلا انتخاب امام جمعهای که پروندهای در خصوص ایشان باز است، مردم را با پرسشهای بسیاری مواجه میکند. نظامی که اوج شفافیت و صلابت را در مقابله با فساد و رفتاری غیرمتعارف در دستور کار قرار میدهد، نباید اجازه بدهد برخی شائبهها و ابهامات، این شفافیت را خدشهدار سازد. نهایتا معتقدم حضور چهرههایی از جنس علی لاریجانی در نهادهای تصمیم ساز کشور، طلیعه مناسبی است که کشور را در آستانه فصلی نو و فضایی تازه قرار میدهد.»
گرامیمقدم در پایان یادآور میشود: «باید توجه داشت، دشمنان هرگز دست از تلاش برای حاشیهسازی علیه ایران بر نمیدارند. عاملی که میتواند ایران را در برابر این تلاشها، موانع و مشکلات رویینتن سازد، حضور و مشارکت مردم است. هر زمان مردم حضور و مشارکت جدی در بزنگاهها داشته باشند، دشمنان عقبنشینی کرده و در مخیله خود هم فکر تهاجم به ایران را وارد نمیکنند. اما اگر میزان حضور و مشارکت مردم در آوردگاههای مختلف کم شود، دشمنان برنامههای شوم خود را برای فشار بر ایران اجرایی میسازند.»
علی باقری، فعال سیاسی دیگری است که به این بحث ورود کرده و میگوید: «در دوران پساجنگ، افراد، شخصیتها و نهادهای مختلفی با گرایشهای سیاسی متفاوت بر ضرورت ایجاد تغییراتی که نتیجه آن بالا رفتن سرمایه اجتماعی، امید و وحدت ملی در کشور است، تاکید داشتند. تجربه جنگ ۱۲روزه، گروههای متفاوت و متعددی را در کشور متوجه این نکته کرد که بالا رفتن سطح سرمایه اجتماعی و تلاش برای رضایتمندی اقشار مختلف جامعه با نگاهها و مطالبات مختلف، یکی از ضرورتهای پیش روی کشور است. به هر حال در این رابطه این انتظار وجود دارد که تغییراتی در سطوح و حوزههای مختلف کشور به نسبت قبل رخ بدهد.»
او یادآور میشود: «حوزههای مختلفی که نیازمند و در اولویت این تغییرات هستند، متفاوتند. از حوزههای اجتماعی و مسائل مرتبط با سبک زندگی اقشار مختلف گرفته تا گشایشهای سیاسی در کشور، بالا بردن زمینههای مشارکت سیاسی در جامعه و تغییر در رویکردهای مربوط به سیاست خارجی، سیاست داخلی و حتی مسائل اقتصادی و معیشتی از جمله این موارد هستند. حوزههایی که چشمان مردم منتظر تحولات بنیادین و جدی در آنها هستند.»
علی باقری میگوید: «ایجاد تغییر در دبیرخانه شعام به عنوان عالیترین سطح تصمیمسازی و سیاستگذاری کشور که جایگاه رفیعی در مناسبات مختلف کشور دارد و از مسائل نظامی گرفته تا بحثها و گرههای هستهای و مسائل مربوط به امنیت داخل و خارج کشور در آن طرح میشود دارای اهمیت بسیاری است. ایجاد تغییر در این حوزه به خصوص تغییرات معناداری در حد حضور فردی مانند علی لاریجانی در شعام با توجه به نگاهها و تفکراتی که قبلا در حوزه امنیت داخلی و خارجی داشتهاند، بدون تردید میتواند بخشی از مطالبات مربوط به تغییر به شمار آید.»
این فعال سیاسی میگوید: «خاصه اگر این جایگزینی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی که با حکم ریاست جمهور و نمایندگی ایشان از جانب رهبر انقلاب همراه باشد، به جای آقای سعید جلیلی باشد، دوز تغییر را بالاتر نیز میبرد. در واقع حضور علی لاریجانی و خروج سعید جلیلی پایان یک عصر و آغاز عصر تازهای خواهد بود. البته باید منتظر روزهای آتی باشیم تا مشخص شود این تغییرات در چه سطحی ظهور و بروز پیدا میکند. یا اگر رخ میدهد در چه سطحی قرار است رخ بدهد. آیا این تغییر به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی خواهد بود یا عضو و دبیر یا عضوی که جایگزین سعید جلیلی خواهد بود. هرچند هر کدام از این تغییرات در پوزیشنهای مختلف واجد معانی متفاوتی خواهد بود، اما اصل حضور علی لاریجانی در این سمت و این جایگاه پالس مناسبی به مردم، فعالان سیاسی و جامعه ارسال میکند.»
باقری درباره ویژگیهای این پیام میگوید: «این پیام که حاکمیت صدای مردم را شنیده و تلاش خواهد کرد مطالبات آنها را محقق کند. ایران برای مواجهه با دشمنان قبل از هر عامل و ابزار دیگری به مشارکت و حضور مردمی نیاز دارد که در بزنگاهها همبستگی و شعور بالای خود را نشان دادهاند. امروز بر نظام حکمرانی است که پاسخی درخور به اتحاد و انسجام سرنوشتساز مردم در جنگ ۱۲روزه بدهد. حضور علی لاریجانی و تغییراتی مثبت از این دست، میتواند بخشی از این مطالبه را پاسخ بدهد.»