بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، دو هفته پیش از آنکه برای گفتوگو درباره طرح آتشبس غزه که از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، پیشنهاد شده بود، راهی آمریکا شود، در برابر هواداران راستافراطی خود در یکی از شهرکهای اسرائیلی واقع در کرانه باختری اشغالی ایستاد و سوگند یاد کرد: «هیچ کشور فلسطینیای وجود نخواهد داشت. این سرزمین از آنِ ماست»
اما دو هفته بعد، در اتاقی در هتلی در نیویورک و در کنار نزدیکترین مشاوران و میانجیهای آمریکایی، او به پیشنویس سندی نگاه میکرد که دقیقاً بر خلاف سخنانش بود: وعدهای مبهم اما صریح درباره «مسیر قابل اعتماد» بهسوی تشکیل یک کشور فلسطینی در آینده.
به گزارش فایننشالتایمز، یکی از افراد مطلع از نشست اواخر سپتامبر گفت: «ضربه ماجرا در انتهای سند بود. حس خیانت نهایی داشت». اما این تنها نیش ماجرا نبود. پیشنویس طرح ترامپ نتیجه دوری فشرده از لابیگریهای قطر، عربستان سعودی و دیگر کشورهای پرنفوذ عربی و اسلامی بود؛ تلاشی که همچنین بر خشم رئیسجمهور آمریکا از حمله ۹ سپتامبر اسرائیل به مذاکرهکنندگان سیاسی حماس در دوحه افزوده است.
این تلاش دیپلماتیک با بازگشت نفوذ جرد کوشنر، داماد و فرستاده پیشین ترامپ در خاورمیانه، نیز تقویت شد. به گفته افراد درگیر در روند مذاکرات، هدف آنها تحقق دو خواست سیاسی و شخصی ترامپ بود: آزادی ۴۸ گروگان اسرائیلی در دست حماس، پایان دادن به جنگ غزه، و زنده نگه داشتن رؤیای ترامپ برای برقراری آشتی بزرگ میان اسرائیل و عربستان سعودی.
دو مقام اسرائیلی دخیل در گفتوگوها گفتند زمانبندی این طرح تصادفی نبود. ترامپ روشن ساخته بود که میخواهد جنگ تا دومین سالگرد حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ حماس به اسرائیل که آغازگر این درگیری بود پایان یابد. جایزه نوبل صلح که ترامپ به آن چشم دارد نیز قرار است همین ماه اعلام شود.
یک دیپلمات پیشین اسرائیلی که در واشینگتن رابط خانوادههای گروگانها بود، گفت: «ترامپ از همان ابتدا فهمید که گروگانها کلید گشودن تمام درهای خاورمیانهاند».
ترامپ با گروگانهای آزادشده دیدار کرده، برخی را به نام میشناخت و روند بهبودیشان را پس از ماهها اسارت دنبال میکرد. پیوندی شخصی که بهمراتب فراتر از رابطه نتانیاهو بود. استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ، بهطور منظم با خانوادههایی که هنوز در انتظار عزیزانشان هستند پیام رد و بدل میکند.
اما برای آزادسازی همزمان همه گروگانها و به جریان انداختن طرح بزرگ خاورمیانهای خود، ترامپ نیاز داشت که نتانیاهو امتیازهایی بدهد و برای دوران پس از جنگ برنامهای ارائه کند.
این فقط برای جلب رضایت حماس لازم نبود چرا که گروگانها تنها ابزار فشار واقعی حماساند، بلکه برای آرام کردن متحدان خلیج فارس واشینگتن نیز ضروری بود؛ کشورهایی که نتانیاهو با اقدامات جنگطلبانهاش در سراسر خاورمیانه از خود رانده بود.
در میان این کشورها، قطر نقش برجستهای داشت. قطر که دفتر سیاسی حماس را میزبانی میکند، در دو سال گذشته محور اصلی تلاشهای میانجیگرانه بوده است. به گفته افراد مطلع از مذاکرات، حمله اسرائیل به دوحه متحد آمریکا در زمانی که حماس در حال بررسی پیشنهاد آتشبس ویتکاف بود، ترامپ را بهشدت خشمگین کرد.
در واقع، وقتی نتانیاهو سرانجام در ۲۹ سپتامبر به کاخ سفید رسید ـ چند روز پس از آنکه ترامپ طرح صلح خود را به رهبران عرب ارائه داده بود، رئیسجمهور آمریکا گوشی تلفن را به او داد و در حالی که گوش میداد، شاهد عذرخواهی فروتنانه نتانیاهو از نخستوزیر قطر بود.
یک مقام پیشین آمریکایی که هنوز با رهبران منطقه در تماس است گفت: «در واقع همان حمله به قطر بود که دروازه همه این تحولات را باز کرد». به گفته او، این حمله برای ترامپ تحقیرآمیز بود، اما «به او اجازه داد بگوید: ‹شما گند زدید، حالا من دارم نجاتتان میدهم، اما بعد از این دیگر تمام است›». این مقام با لحنی طعنهآمیز عذرخواهی نتانیاهو در دفتر بیضی را به «ویدئوی گروگانها» تشبیه کرد.
در حالی که نتانیاهو و تیمش میکوشیدند بخشهایی از طرح ۲۰بندی ترامپ بهویژه اشاره به کشور فلسطین را تضعیف کنند، گروهی از کارشناسان قطری در نزدیکیشان در کاخ سفید مستقر بودند. یکی از افراد آشنا با روند مذاکرات گفت: «تغییر بیش از چند واژه در این طرح عملاً غیرممکن بود».
فرد دیگری که نسخههای پیشنویس را دیده بود گفت: «در بهترین حالت فقط میشد چند کلمه اینجا و آنجا را دستکاری کرد». برای مثال، نتانیاهو و مذاکرهکنندگانش خواهان یک امتیاز بزرگ بودند، امکان بازگشت به جنگ اگر اسرائیل تشخیص دهد حماس بندی از توافق را نقض کرده است. به آن تیم بهصراحت گفته شد «دنبال یافتن روزنه نباشید. خود ترامپ به عربها ضمانت داده بود که اسرائیل دوباره جنگ را آغاز نخواهد کرد». این وعده توسط شخص دومی که با گفتوگوهای کاخ سفید و مقامات عرب آشنا بود، تأیید شد.
در لابلای زبان خشک حقوقی طرح صلح، پیشنهاداتی قرار داشت که برای احزاب راستافراطی که از ائتلاف نتانیاهو حمایت میکنند و سوگند یاد کردهاند فلسطینیها را از غزه اخراج و آنجا را با یهودیان اسکان دهند، نفرتانگیز بود.
حال، سند اعلام میکرد جابجایی اجباری ممنوع است و ساکنان غزه آزاد خواهند بود که از منطقهٔ محاصرهشده خارج شوند و هر زمان که خواستند بازگردند. به جنگجویان حماس میتوان عفو اعطا کرد اگر سلاحهای خود را تحویل دهند و با «همزیستی مسالمتآمیز» بهجای آنکه تا سر حد کشته شدن تعقیب شوند موافقت کنند.نه تنها اسرائیل اجازهٔ اشغال یا ضمیمه کردن غزه را نخواهد داشت، بلکه نمیتواند شهرکسازی نیز در آنجا انجام دهد. سازمان ملل، که مورد نفرت نتانیاهو است، دوباره اجازه خواهد داشت بازگردد تا از فلسطینیانی که بهخاطر محاصرهٔ اسرائیل گرسنه شدهاند، غذا تأمین کند.
با این حال، در این سند به اندازهٔ کافی مواردی وجود داشت که نتانیاهو بتواند آبروی خود را حفظ کند. بر اساس این سند، حماس از مدیریت حکومت فلسطینی محروم خواهد شد. جنگجویان آن خلع سلاح شده و نوار غزه غیرنظامی خواهد شد. یک کمیته از تکنوکراتهای فلسطینی و یک نهاد نظارتی بینالمللی به ریاست ترامپ موقتاً غزه را اداره خواهند کرد، نه تشکیلات خودگردان فلسطین که بخشهایی از کرانه باختری را اداره میکند. یک نیروی بینالمللی نیز تأمین امنیت را بر عهده خواهد داشت.
اما مهمترین نکته، بهگفتهٔ دو مقام اسرائیلی، زبانِ بهکاررفتهٔ ترامپ هنگام اعلام طرح بود. او گفت اگر حماس این توافق را رد کند، «اسرائیل از حمایت کامل من برای تمام کردن کارِ نابودی تهدید حماس برخوردار خواهد بود».
در کنار او، نتانیاهو ظاهری متین داشت. او پیش از این سه رئیسجمهور آمریکا بیل کلینتون، باراک اوباما و جو باید را مهار و از میدان به در کرده بود. اکنون او تحت فشار سنگینی از سوی رئیسجمهوری قرار گرفته بود که خود او را «دوست بزرگترین اسرائیل که تا کنون در کاخ سفید بوده» خوانده بود.
اگرچه ترامپ مدتهاست که با رویکرد معاملهمحور و تصمیمگیریهای دمدمیاش متحدان آمریکا را نگران کرده، نتانیاهو رئیسجمهور آمریکا و پایگاه سیاسی بسیار حامل اسرائیل او را منبعی قابلاطمینان برای حمایت میدید. اما او اوایل امسال با اعلام اینکه آمریکا گفتوگوهای غیرمستقیم با ایران داشته، او را غافلگیر کرد و سپس با یادآوری اینکه اسرائیل با میلیاردها دلار کمک آمریکا تقویت میشود، او را خجل کرد. به گفته مایکل اورن، سفیر پیشین اسرائیل در آمریکا: «قاعدهٔ کلی این است که منافع دونالد ترامپ در اولویت است».
قبل از ترامپ، نتانیاهو با وجود اعتراضهای اوباما شهرکسازیها را گسترش داد و در دوران کلینتون مذاکرات صلح را کند پیش برد. اورن در اشاره به خواستههای بایدن دربارهٔ نحوهٔ پیشبرد جنگ غزه افزود: «و با رئیسجمهور بایدن که مشهور است به گفتن ‹نکن، نکن، نکن› و اسرائیل کار خود را ادامه داد». به گفته اورمان «اما با دونالد ترامپ، وقتی او میگوید ‹نکن›، قانون است، حتی با اسرائیل.
او به سرزنش علنی و پرخشم رئیسجمهور اشاره کرد وقتی اسرائیل شرق ایران را بعد از اعلام آتشبس ترامپ بمباران کرد، آتشبسی که جنگ ۱۲ روزه بین دشمنان منطقهای در ژوئن را خاتمه داد، صورت گرفت. روزهایی پس از دیدارش در کاخ سفید، جایی که نتانیاهو در کنار ترامپ ایستاد و گفت از طرح حمایت میکند، فضای سیاسی برای نخستوزیر اسرائیل دوباره تلخ شد.
در داخل، او پیشنهادهای ترامپ را بهعنوان پیروزی برای اسرائیل فروخته بود: گزینه «بگیر یا رها کن» برای حماس، با پشتیبانی آمریکا برای نابودی گروه شبهنظامی بهعنوان هزینهٔ رد آن.
اما روز جمعه، وقتی حماس بخشی از توافق را که بیش از همه برای ترامپ جذاب بود، آزادی در ظرف ۷۲ ساعتِ همهٔ اسرا و بازماندگان، چه زنده و چه مرده را انتخاب کرد و در عین حال از عناصر مناقشهبرانگیزتر سرباز زد، نتانیاهو خود را در تنگنایی دید. به گفته اورن: «ناگهان وضعیت بهطور اساسی تغییر کرد. پیشتر، حماس سه گزینه داشت میتوانست تسلیم شود، از ترور دست بکشد یا بمیرد. اما حالا گزینه چهارمی دارد، مذاکره. و تا زمانی که مذاکره میکند، اسرائیل چراغ قرمز دارد».
کمی پس از بیانیه حماس، ترامپ دستور داد اسرائیل «فوراً» عملیات نظامی در غزه را متوقف کند تا گفتوگوها ادامه یابد. در تماس تلفنی با ترامپ که نخستینبار توسط پایگاه اکسیوس گزارش شد و سپس یک مقام اسرائیلی تأیید کرد، نتانیاهو تلاش کرد ترامپ را قانع کند که پذیرش مشروط حماس صرفاً ترفندی برای وقتکشی است. اما ترامپ با لحنی تند پاسخ داد: «چرا اینقدر لعنتی منفیای؟»
چند روز بعد، ترامپ در اظهاراتی علنی همان موضع را با صراحت بیشتری بیان کرد و به خبرنگاری اسرائیلی گفت که قانع کردن نتانیاهو برای پذیرش وضعیت چندان دشوار نبود. ترامپ به شبکهٔ کانال ۱۲ اسرائیل گفت: «او مشکلی با آن نداشت. باید هم نداشته باشد. چارهای ندارد. با من، باید موافق باشی.»