کریدور زنگزور، مسیری استراتژیک و بسیار حساس در منطقه قفقاز جنوبی است که قرار است خاک جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به جمهوری خودمختار نخجوان متصل کند. این مسیر علاوه بر اهمیت ژئوپلیتیکی، دارای ابعاد اقتصادی گستردهای در حوزه ترانزیت کالا و انرژی است. با توجه به تحولات اخیر و اظهارات اخیر رئیسجمهور باکو و واکنشهای ایران، ارمنستان و ورود غیرمستقیم آمریکا، به نظر میرسد یک فصل تازه و پرتنش دیگر در مناسبات قفقاز در حال رقم خوردن است.
دور تازه جنجال بر سر دالان زنگزور از آنجا آغاز شد که «تام باراک»، نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه و سفیر واشنگتن در ترکیه، روز جمعه در نشست خبری گفته بود که یک شرکت خصوصی آمریکایی میتواند کنترل کریدور «زنگهزور» را بهمدت ۱۰۰ سال بر عهده بگیرد تا مذاکرات صلح میان باکو و ایروان پیشرفت داشته باشد.
«میدل ایستآی» نیز پس از آن گزارش کرده که آمریکا پیشنهاد داد که کنترل دالان مورد اختلاف میان ارمنستان و باکو را در دست بگیرد تا به پیشرفت مذاکرات دیپلماتیک متوقفشده میان ۲ کشور کمک کند. ارمنستان در مقابل، اما هرگونه گفتوگو درباره «واگذاری کنترل بر قلمرو خود» به کشور ثالث را رد کرده است. برخی رسانههای ارمنی نیز نوشتند که نازلی باغداساریان، سخنگوی نخستوزیر ارمنستان، در این خصوص تاکید کرده که موضع ایروان در این زمینه تغییر نکرده است.
باغداساریان گفته است که «ما بارها اعلام کردهایم که ارمنستان موضوع رفع انسداد زیرساختهای منطقهای را فقط در چارچوب حاکمیت، تمامیت ارضی و صلاحیت قضایی جمهوری ارمنستان بررسی میکند. ما نمیتوانیم هیچ منطق دیگری را بپذیریم. گزینهای که توسط سفیر آمریکا مطرح شده، غیرممکن است.»
این، اما تنها واکنش به این پیشنهاد آمریکایی نبود و روز گذشته نیز دبیر شورای امنیت ملی ارمنستان در رایزنی تلفنی با علی اکبر احمدیان، نماینده مقام معظم رهبری و دبیر شورای عالی امنیت ملی تأکید کرد که در مواضع ارمنستان در خصوص راه گذرهای منطقهای تغییری ایجاد نشده است.
به گزارش آرانیوز ، گریگوریان در این تماس گزارشی از آخرین وضعیت مذاکرات با طرف آذری ارائه و تأکید کرد که در مواضع ارمنستان در خصوص راهگذرهای منطقهای تغییری ایجاد نشده است. احمدیان نیز تأکید کرد سیاست جمهوری اسلامی ایران کماکان عدم تغییر در ژئوپلیتیک منطقه است و این را به سود همه طرفهای منطقهای میداند.
طرح کنترل صدساله دالان زنگهزور توسط آمریکا، بهرغم ظاهر سازشجویانه، در واقع تلاشی برای تحمیل نفوذ جدید و تغییر معادلات ژئوپلیتیکی در قفقاز است که میتواند ثبات منطقه و امنیت ملی ایران را به مخاطره بیندازد و مخالفت قاطع ارمنستان و ایران با این طرح، نمایانگر تلاش برای حفظ حاکمیت ملی است.
این تاکید احمدیان البته بی جا نیست اگر بیاد بیاوریم که رهبر انقلاب نیز بارها تاکید کرده که ابدا ایران موافق تغییر در مرزهای دو کشور نخواهد بود.
در شرایطی که مساله حضور آمریکاییها در قفقاز خود به جدلهای بی پایان تبدیل شده بود، روز شنبه هفته جاری، الهام علیاف، خبر داد که «بدون هیچ تردیدی، کریدور زنگهزور را اجرایی خواهیم کرد.»
وی افزود: «اهمیت دالان زنگهزور تنها اتصال آذربایجان به جمهوری خودمختار نخجوان نیست بلکه این یک دالان ترانزیتی بینالمللی است که برای ما اهمیت زیادی دارد.»
علیاف تصریح کرد: «با استفاده از دالان زنگهزور میتوانیم حملونقل ترانزینی را تا ۱۵ میلیون تن افزایش دهیم.»
این سخنان علی اف، اما دمیدن بر آتشی است که هیچگاه خاموش نشده بود.
به گزارش آرانیوز ، کریدور زنگزور به عنوان مسیر ترانزیتی بینالمللی، ظرفیت حملونقل سالانه ۱۵ میلیون تن کالا را دارد که میتواند تحول عظیمی در ترانزیت منطقهای ایجاد کند. این کریدور، اتصال مستقیم خاک اصلی جمهوری آذربایجان به منطقه نخجوان را ممکن میسازد و در نتیجه مسیر حملونقل کالا از جمهوری آذربایجان به ترکیه و فراتر از آن را کوتاهتر و امنتر میکند.
از نگاه باکو این کریدور یک راهبرد حیاتی برای دسترسی مستقیم به نخجوان و ترکیه است و میتواند جایگزین مسیرهای طولانیتر و پیچیدهتر شود.
اما از نگاه ایران و ارمنستان این مسیر تازه، تهدیدی برای تمامیت ارضی ارمنستان و راههای ارتباطی سنتی ایران با ارمنستان محسوب میشود و در حقیقت کریدور اصلی ایران و ارمنستان را نه فقط تهدید که میتواند مسدود کند.
مساله اینجاست که منطقه زنگزور، تاریخی طولانی از تنشهای قومی و مرزی دارد که از دوره شوروی تا امروز ادامه یافته است. زنگزور بخشی از خاک ارمنستان است و ارمنستان حاضر نیست کنترل این منطقه را به آذربایجان یا هر نیروی ثالث واگذار کند.
اختلافات تاریخی نیز در حقیقت از زمانی شدت گرفت که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و جنگهای قرهباغ؛ باکو و ارمنستان بر سر مرزهای منطقه و همچنین دسترسی به نخجوان دچار اختلاف شدند.
شاید به همین دلایل تاریخی باشد که اصطلاح «کریدور زنگزور» برای ارمنستان بار معنایی تجزیهطلبانه دارد و به همین دلیل این نام را نمیپذیرند و تاکید دارند هیچ کریدوری نباید در خاک ارمنستان ایجاد شود.
به گزارش آرانیوز ، مساله اینجاست که از نگاه باکو ایجاد کریدور زنگزور برای اتصال خاک اصلی خود به نخجوان و ترکیه است و میخواهد این مسیر تحت کنترل مستقیم یا تحت نظارت طرف ثالث قابل اعتمادی باشد.
اما در مقابل و ارمنستان به حق مخالف هرگونه واگذاری کنترل این کریدور است و آن را تهدیدی جدی برای تمامیت ارضی و حاکمیت خود میداند.
در این میان باکو، اما شروط سیاسی مانند اصلاح قانون اساسی ارمنستان برای حذف اشاره به اراضی آذربایجان را مطرح کرده که مذاکرات را پیچیدهتر کرده است.
از سوی دیگر ایران نیز بارها تأکید کرده که هیچ تغییری در مرزهای منطقه نباید ایجاد شود و تمامیت ارضی ارمنستان برای تهران مهم است.
اظهارات رسمی مقامات ایران همواره بر عدم تغییر در ژئوپلیتیک منطقه و احترام به خطوط مرزی موجود بوده است.
باید توجه داشت که تهران به طور جدی نگران کاهش نقش و نفوذ خود در ترانزیت منطقهای است و مشخص است که ایجاد این کریدور میتواند راههای سنتی ارتباطی ایران با ارمنستان را تحت تأثیر قرار دهد.
حال در چنین شرایطی ورود ایالات متحده آمریکا به این منطقه پرآشوب و مجادله تاریخی بر وسعت بحران میافزاید. آمریکا در اقدامی کمسابقه پیشنهاد داده که کنترل این مسیر ۳۲ کیلومتری را به مدت ۱۰۰ سال در اختیار یک شرکت خصوصی آمریکایی قرار دهد تا زمینه پیشرفت مذاکرات صلح بین ارمنستان و آذربایجان فراهم شود.
در پشت پرده این پیشنهاد اما آمریکا به دنبال کاهش تنشها و افزایش نفوذ خود برابر روسیه در منطقه قفقاز است. این طرح میتواند نفوذ آمریکا را در منطقه افزایش دهد و تأثیرات بلندمدتی بر مناسبات قدرت در قفقاز بگذارد.
واکنش ارمنستان، اما رد قاطعانه این پیشنهاد بود که آن را دخالت در حاکمیت ملی کشورها میداند.
در این میان به نظر میرسد که در شرایطی که التهابات سیاسی در منطقه از همیشه بیشتر شده طرفهای آمریکایی، اما به جز محاسبات ژئوپلتیکی برای نفوذ در منطقه قفقاز احتمالا به دنبال منافع تجاری نیز بودهاند و مزایای اقتصادی طرح واشنگتن نیز آنقدر چشمگیر است که حتی میتواند نگرانیهای امنیتی و سیاسی را تحتالشعاع قرار دهد.
چنان که بانک جهانی نیز برآورد کرده که این گذرگاه میتواند تا سال ۲۰۲۷ سالانه بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار ارزش تجاری تولید کند. از سوی دیگر از منظر انرژی، اهمیت پروژه دوچندان است.
دالان گازی جنوب باکو در سال ۲۰۲۳ حدود ۱۲ میلیارد مترمکعب گاز به اروپا منتقل کرده و بر اساس تفاهمنامه سال ۲۰۲۲ با اتحادیه اروپا، هدف رسیدن به ۲۰ میلیارد مترمکعب تا سال ۲۰۲۷ است.
همچنین، قزاقستان قصد دارد حجم بیشتری از نفت خود را از این مسیر ترانزیت کند؛ رقمی که بین ژانویه تا اکتبر ۲۰۲۴ به ۱.۲ میلیون تن رسیده است.
آمریکا با این طرح هم برنده بازی اقتصادی در منطقه میشود و هم با فشار به روسیه از قدرت چانه زنی سیاسی او بر سر گاز با اروپا میکاهد. در حقیقت توامان مرزهای ایران و ارمنستان را دستخوش تغییر میکند و به روسیه از این طریق نیز فشار میآورد.
به گزارش آرانیوز ، مساله مهم این است که موفقیت این پروژه اساسا تمام موازنه قدرتها در منطقه را دگرگون میکند. چنان که ایران ممکن است ۲۰ تا ۳۰ درصد از سهم خود در ترانزیت منطقهای را از دست بدهد و شبکه تجاری حیاتیاش (یک مورد فقط عبور ۴۳ هزار کامیون ترکیهای به آسیای مرکزی) دچار اختلال شود.
هم چنین روسیه نیز با خطر از دست دادن ۱۰ تا ۲۰ میلیارد دلار درآمد طی یک دهه و کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی نفوذش در بازار انرژی اروپا مواجه است. مساله مهمتر، اما اساسا اکنون روسیه نیست، تغییرات جدی در مرز ایران و ارمنستان یا ایجاد کریدور تازه در خاک ارمنستان در شرایطی که کنترل آن به دست آمریکا، باکو و یا ترکیه باشد به معنای خطر جدی در چند بخش مهم برای ایران است.
اصلیترین این خطرات را میتوان به این ترتیب دانست.
ایران به عنوان یکی از مسیرهای اصلی ترانزیت کالا به ارمنستان و منطقه قفقاز جنوبی، نگران کاهش نقش و سهم خود در حملونقل منطقهای است.
این کریدور میتواند دسترسی جمهوری آذربایجان به نخجوان و ترکیه را تسهیل کند و راههای سنتی ترانزیتی ایران را کاهش دهد.
ایجاد این مسیر میتواند تنشهای منطقهای را افزایش دهد و ایران را در موقعیتی حساس قرار دهد.
چنان چه پیشتر نیز گفته شد، برخلاف سودمندی این گذرگاه دستکم برای ترکیه و باکو و تضمینی برای انتقال گاز به اروپا از مسیری امن، اما برای ایران میتواند چالشی جدی باشد و اولین نیز دستکاری مصنوعی در مرز ایران و ارمنستان است.
به گزارش آرانیوز ، ایران سالهاست به عنوان یکی از کریدورهای مهم ترانزیت کالا بین شرق و غرب عمل میکند و نقش کلیدی در ترانزیت به منطقه قفقاز و فراتر از آن ایفا میکند. مسیرهای زمینی ایران به ارمنستان و همچنین شمال غربی به باکو، بخش عمدهای از صادرات و واردات کالاهای این کشورها را از خاک ایران عبور میدهد.
افتتاح کریدور زنگزور میتواند مسیر کوتاهتر و سریعتر انتقال کالا را فراهم آورد و ایران را از نقش محوری در این مسیرها کنار بزند و کاهش سهم ایران در ترانزیت منطقهای را موجب شود.
هم چنین این روند آسیب جدی به درآمدهای ترانزیتی ایران وارد میکند و منجر به کاهش درآمدهای دولت ایران از محل عوارض ترانزیتی و خدمات لجستیکی میشود. همچنین شرکتهای حملونقل ایرانی و بنادر جنوب کشور از کاهش حجم کالاهای ترانزیتی آسیب خواهند دید.
کاهش فرصتهای سرمایهگذاری در ایران از آسیبهای دیگر این گذرگاه جعلی است و فعالان اقتصادی ایران که در زمینه ترانزیت کالا فعالیت میکنند ممکن است با کاهش بازار و فرصتهای درآمدی روبهرو شوند.
هم چنین باید توجه داشت که کریدور زنگزور علاوه بر کالاهای عمومی، میتواند مسیر جدید و کوتاهتری برای صادرات انرژی آذربایجان به ترکیه و اروپا باشد. این مسئله میتواند تأثیرات عمیقی بر بازار انرژی و جریانهای صادراتی ایران داشته باشد.
رقابت بر سر مسیرهای صادرات انرژی نیز بدون تردید رشد میکند و باکو از طریق این کریدور میتواند صادرات نفت و گاز خود را با صرف هزینه و زمان کمتر انجام دهد و وابستگی خود به مسیرهای طولانیتر را کاهش دهد.
این روند در نهایت کاهش نقش ایران در ترانزیت انرژی را رقم زده و ایران به عنوان کشور همسایه و مسیر سنتی انتقال انرژی به منطقه، در صورت تکمیل کریدور زنگزور ممکن است جایگاه خود را در بازار ترانزیت انرژی منطقه از دست بدهد.
هم چنین تقریبا تمامی پروژههای انتقال انرژی ایران (نظیر خط لوله گاز به ارمنستان یا مسیرهای صادرات نفتی) با این تحولات تحت فشار قرار خواهند گرفت.
اما در نگاهی اجمالی میتوان روند تاثیر این دالان را تا چین و روسیه نیز رصد کرد:
ایران: برای ایران این دالان جعلی کاهش نفوذ در قفقاز و کاهش درآمدهای ترانزیتی، افزایش تنشهای سیاسی-امنیتی و فشار بر مرزهای شمال غربی را به همراه خواهد داشت. همچنین کاهش فرصتهای اقتصادی و سرمایهگذاری در بخش حملونقل و انرژی نیز از تبعات ایجاد این دالان برای ایران است.
ارمنستان: برای این کشور تهدید به تمامیت ارضی و کاهش نفوذ در منطقه، احتمال از دست دادن مسیرهای ارتباطی سنتی و از همه مهمتر از کنترل خارج شدن مرزش با ایران را سبب میشود.
باکو: این کشور بیش از همه از این گذرگاه جعلی سود میبرد و زنگزور منجر به تقویت جایگاه ژئوپلیتیکی، افزایش درآمدهای ترانزیتی و انرژی و ارتقای نقش منطقهای علی اف، رئیس جمهور مادام العمر باکو میشود.
ترکیه: بهرهبرداری از مسیر کوتاهتر به نخجوان و منطقه قفقاز جنوبی و افزایش ارتباطات اقتصادی و سیاسی کمترین فایده برای آنکارا از ایجاد این دالان است.
ترکیه البته که بازی خود را پیش میبرد و ثبات مرزها و اجرای پروژههای بزرگ زیرساختی از جمله مزایای این روند خواهد بود. چنان چه برآورد میشود اینست که صادرات این کشور از ۱۶۰ میلیون دلار به بیش از ۵۰۰ میلیون دلار افزایش خواهد یافت؛ روندی که انگیزهای قوی برای تداوم دیپلماسی ایجاد میکند.
روسیه: بهعنوان بازیگر کلیدی منطقه، واکنش به تغییرات ژئوپلیتیکی در راستای حفظ نفوذ خود در قفقاز جنوبی نشان میدهد.
چین: افزایش اهمیت قفقاز جنوبی به عنوان بخشی از کمربند اقتصادی جاده ابریشم، فرصتهای جدید ترانزیتی و سرمایهگذاری.
البته چین اگرچه ممکن است از کاهش زمان و هزینه در طرح کمربند و جاده بین ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار سود ببرد، اما همزمان این مزایا با کاهش کنترل بر مسیرهای تجاری اش همراه خواهد بود و کنترل را به دست آمریکاییها (در صورت تایید ورود ۱۰۰ ساله این کشور) میدهد.
با توجه به این شرایط باید توجه داشت که کریدور زنگزور نه تنها یک مسیر ترانزیتی است بلکه یک نقطه حساس ژئوپلیتیکی است که منافع اقتصادی و امنیتی کشورهای منطقه و قدرتهای جهانی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد.
بهروزرسانی و مدیریت این مسیر نیازمند دیپلماسی هوشمندانه، حفظ تمامیت ارضی و احترام به منافع همه طرفها است.
پایران اکنون شاید گزینههای محدودی در برابر این طرحهای جاه طلبانه آمریکاییها دارد، اما همچنان میتواند از طریق دیپلماسی فعال، تقویت همکاریهای منطقهای با ارمنستان و سایر همسایگان و بهرهگیری از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی، فشارهای احتمالی برای تغییر حاکمیت در منطقه را کاهش دهد.
رویکرد همگرایی و حفظ اتحاد منطقهای با کشورهای همسو، از جمله روسیه و ارمنستان، از کلیدهای موفقیت تهران در این حوزه است. واکنش سختگیرانه و هوشیارانه ایران در برابر هر گونه اقدام تغییر مرزها، پیام روشنی به واشنگتن و باکو خواهد بود که تهران حاضر به پذیرش این نوع طرحها نیست.
طرح کنترل صدساله آذری-آمریکایی دالان زنگهزور، بهرغم ظاهر سازشجویانه، در واقع تلاشی برای تحمیل نفوذ جدید و تغییر معادلات ژئوپلیتیکی در قفقاز است که میتواند ثبات منطقه و امنیت ملی ایران را به مخاطره بیاندازد. مخالفت قاطع ارمنستان و ایران با این طرح، نمایانگر مقاومت پایدار ملتها و دولتهای منطقه در برابر مداخلات خارجی و تلاش برای حفظ حاکمیت ملی است.
ایران نیز اکنون بهرغم چالشهای متعدد داخلی و خارجی، باید با درایت و همکاری منطقهای از مرزهای خود و ثبات قفقاز جنوبی دفاع کند تا فرصت نفوذ آمریکا و همپیمانان آن را محدود سازد.
در صورت مدیریت مناسب، این کریدور میتواند باعث رونق اقتصادی و افزایش تجارت منطقه شود؛ اما اگر تنشها افزایش یابد، احتمال بحرانهای امنیتی و اقتصادی در منطقه وجود دارد.