کد خبر: ۱۳۱۱۳۰
تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۴۰۴ - ۱۲:۰۶
پکن بر تجارت جهانی سلطه دارد، اما نتوانسته آن را به برتری ژئوپلیتیکی تبدیل کند، تا زمانی که ترامپ ۲.۰ بر سر کار آمد.

ریل‌گذاری برای صعود اژدها؛ چگونه ترامپ در تحقق حال آرزوی دیرینه کمونیست‌های پکن است؟

به گزارش آرانیوز در دو دهه گذشته، نوع خاصی از نقشه‌های رنگی به یکی از عناصر ثابت روزنامه‌نگاری اقتصادی تبدیل شده است. این نقشه‌ها برای نشان دادن شرکای تجاری اصلی کشورها در سراسر جهان طراحی شده بودند. این نقشه‌های اقتصادی ابتدا به‌تدریج و سپس با شتابی چشمگیر، با رنگی جدید - اغلب قرمز - پر شدند؛ چین از ایالات متحده پیشی گرفت و به بزرگ‌ترین شریک تجاری دوجانبه تقریباً تمامی کشورهای جهان تبدیل شد.

 

چین با تکیه بر توانمندی‌های تولیدی خود، به ابرقدرت تجاری مسلط جهان بدل شد، و این موضوع رهبران غرب و آسیا را به این فکر انداخت که پکن تا چه اندازه - و با چه سرعتی - می‌تواند قدرت تجاری تازه‌اش را به نفوذ ژئوپلیتیکی تبدیل کند. اما این فرایند بسیار کندتر و محدودتر از آن چیزی بوده که بسیاری انتظار داشتند، زیرا الگوهایی که چندین دهه پیش، زمانی که استعمار هنوز گسترده بود، شکل گرفته‌اند، به‌راحتی از میان نمی‌روند.

برگ برنده دیگر آمریکا

به نوشته مجله فارن پالیسی، ایالات متحده هرگز به‌معنای متداول اروپایی‌اش یک قدرت استعماری بزرگ نبوده، اما در بیشتر دوران پس از جنگ جهانی دوم یک غول اقتصادی بی‌رقیب به‌شمار می‌رفته است. آمریکا همچنین کشوری انگلیسی‌زبان در جهانی بوده که به‌شدت تحت تأثیر بریتانیا قرار داشته و به‌عنوان قانون‌گذار و مجری اصلی نظم جهانی شناخته می‌شده است. این کشور زبانی از فضیلت‌ها و ارزش‌ها را توسعه داد که در سطح جهانی مورد پذیرش قرار گرفت، حتی بیش از واقعیتِ نقض مکرر همین آرمان‌ها توسط خود آمریکا.

این ویژگی‌ها به واشنگتن کمک کرد تا در رقابت فزاینده با پکن - حتی زمانی که چین پیوسته مازاد تجاری خود را افزایش می‌داد - مقاومت کند. اما اکنون، ایالات متحده این مزیت‌ها را رها کرده و حتی بدتر، آن‌ها را به‌دست خود نابود کرده است.

در هفته‌های اخیر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، و دولت او با شتاب در حال بی‌ارزش‌کردن منابع سنتی قدرت این کشور بوده‌اند. آن‌ها نشان داده‌اند که ایالات متحده اکنون از جهانی حمایت می‌کند که در آن «حق با قوی‌تر است» و زورمداران می‌توانند خواست خود را بی‌پرده به ضعیفان تحمیل کنند.

دولت ترامپ این موضع را نه‌تنها در قبال دشمنان دیرینه‌ای مانند ایران - که آمریکا به‌همراه اسرائیل اندکی پس از اشاره به فرصت‌دادن به دیپلماسی، آن را مورد حمله قرار داد - بلکه به‌شکلی چشمگیرتر در برابر کشورهای دوست و حتی متحدان رسمی نیز اتخاذ کرده است. این رویکرد خشن و مبتنی بر «یا نظر من یا هیچ» در هیچ حوزه‌ای به‌روشنیِ تجارت خود را نشان نداده است.

دولت آمریکا

در ماه‌های نخست دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش، ترامپ با افتخار اعلام کرد که می‌تواند در مدت کوتاهی با شمار زیادی از کشورها توافق‌نامه‌های تجاری جدید امضا کند، شعاری که در قالب «۹۰ توافق در ۹۰ روز» مطرح شد. اما تنها تعداد بسیار کمی از این توافق‌ها به‌ثمر رسیدند. دولت او توافق‌هایی را تنها با چهار کشور - بریتانیا، چین، اندونزی و ویتنام - اعلام کرده که آن‌ها نیز یا در چارچوب‌هایی بسیار ابتدایی بوده‌اند یا جزییات عمومی بسیار کمی داشته‌اند.

نامه به شرکای تجاری

وقتی تعداد اندکی از کشورها برای امضای سریع توافق‌نامه‌ها به‌سوی واشنگتن شتافتند، ترامپ به رویکردی حتی خشن‌تر متوسل شد. هفته گذشته، او به رهبران بیش از بیست کشور نامه‌هایی فرستاد و به‌طور یک‌جانبه شرایط جدیدی را برای ادامه روابط تجاری با ایالات متحده اعلام کرد.

متن این نامه‌ها به‌طرز قابل‌توجهی مشابه یکدیگر بود. در آن‌ها نرخ‌های جدید و گزاف تعرفه‌ها تعیین شده بود، «امتیاز» فروش کالا به بازار آمریکا به‌عنوان نعمتی بزرگ برجسته شده بود، و ادعا شده بود که ایالات متحده سال‌ها مورد سوءاستفاده قرار گرفته است. همه این نامه‌ها با امضای بزرگ، اغراق‌آمیز و حتی خودشیفته‌وار ترامپ به پایان می‌رسید.

اما نامه‌ای که خطاب به رئیس‌جمهور کره جنوبی، لی جائه-میونگ، ارسال شده بود، به‌ویژه قابل توجه بود. ترامپ در آن نوشته بود: «اگر به هر دلیلی تصمیم بگیرید که تعرفه‌هایتان را افزایش دهید، هر میزانی که انتخاب کنید، به ۲۵ درصد تعرفه‌ای که ما اعمال می‌کنیم، اضافه خواهد شد.»

نکته‌ای که بیش از هر چیز عجیب بود، نه لحن گستاخانه و تحکم‌آمیز ترامپ بود، و نه فقدان نزاکت در نامه‌نگاری رسمی از سوی رئیس‌جمهور آمریکا - هیچ‌یک از این‌ها کاملاً تازه نیست. بلکه چیزی که بیش از همه به چشم می‌آمد، بی‌ارتباطی این نامه با واقعیت‌های روابط تجاری میان آمریکا و کره جنوبی بود. سئول پیشاپیش دارای توافق تجارت آزاد با واشنگتن است و تقریباً هیچ تعرفه‌ای بر کالاهای آمریکایی اعمال نمی‌کند.

این‌گونه خودسریِ بی‌ملاحظه برای آینده‌ی ایالات متحده در جهانی که چین بر مبادلات تجاری بین‌المللی سلطه یافته است، اهمیتی بسزا دارد. اگر ترامپ بتواند تا این اندازه بی‌فکر و قلدرمآبانه، متحدان معاهده‌ای همچون کره جنوبی و ژاپن یا دیگر کشورهایی را که پیوندهای دیرینه یا حتی نوعی وابستگی امنیتی به واشنگتن دارند تحت فشار بگذارد، آنگاه باید شمارش معکوس تازه‌ای را آغاز کرد: چه مدت طول خواهد کشید تا چنین کشورهایی از روابط خود با ایالات متحده چشم بپوشند و به‌جای آن، مشارکت‌های اقتصادی و شبکه‌های امنیتی جدیدی بنا کنند؟

تروئیکای اروپایی

نشانه‌هایی نه چندان نویدبخش

پاسخْ نامعلوم است، اما هیچ‌یک از این تحولات برای جایگاه بلندمدت آمریکا در جهان نویدبخش نیست. در نهایت،‌ متحدان ایالات متحده برای حفظ رفاه و بقای خود مسیرشان را تغییر خواهند داد. و اگر حتی متحدان دیرین بتوانند در مزایای همکاری با واشنگتن بازنگری اساسی کنند، آیا کشورهایی که پیوندهایشان با ایالات متحده به‌مراتب سست‌تر است، از آن‌ها عقب خواهند ماند؟

برخی پیامدهای اولیه اقدامات ترامپ همین حالا در اروپا آشکار شده است. در هفته‌های اخیر، بریتانیا و فرانسه اعلام کرده‌اند که در صورت حمله خارجی زرادخانه‌های هسته‌ای خود را هماهنگ خواهند کرد، و بریتانیا و آلمان نیز پیوندهای دفاعی‌شان را به شدت ارتقا داده‌اند. هیچ‌یک از رهبران این کشورها صراحتاً دمدمی‌مزاجی و یک‌جانبه‌گرایی آمریکا را دلیل این اقدامات نخوانده‌اند، اما دشوار است تصور کنیم که رفتار واشنگتن در تصمیمشان اثر نداشته است.

در واقع، دولت ترامپ ماه‌ها پیش چنین تغییراتی را پیش‌بینی کرده بود؛ زمانی که اعلام کرد هرگونه تلاش سیاسی و اقتصادی کانادا و اتحادیه اروپا برای نزدیکی را اقدامی خصمانه علیه ایالات متحده تلقی خواهد کرد. با این حال، پیش‌بینی این تحولات مانع آن نشده است که واشنگتن دست به اقدامات جدیدی بزند که خطر دور شدن دوستان و خدشه‌دار کردن جذابیت دیرپایش به‌عنوان مدعی ارزش‌های به‌اصطلاح جهان‌شمول را در پی دارد. افزایش یک‌جانبه تعرفه‌ها تا سطحی که از اوایل قرن بیستم سابقه نداشته، شاید تنها نخستین گام در سراشیبی لغزنده باشد.

تاکنون، ژاپن و کره جنوبی - که برای قدرت ایالات متحده در شرق آسیا اهمیت کلیدی دارند - برای یافتن راه‌های پوشش‌دادن ریسک در برابر رویکرد متزلزل و آمرانه حاکم بر واشنگتن آهسته‌تر عمل کرده‌اند. اما اگر ترامپ به همین مسیر ادامه دهد، سیاست‌ها و رفتار چین به‌تدریج کمتر از رفتار ایالات متحده مایه نگرانی آن‌ها خواهد بود. در آن صورت، دیر یا زود، واشنگتن برای چین چیزی را محقق خواهد کرد که پکن نمی‌توانست صرفاً از راه برتری تجاری به دست آورد.

 

نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار