به گزارش آرانیوز از بوشهر، خورشید مهر در خراسان تابید و در سیمای امام رضا علیهالسلام، جلوهای از رحمت بیپایان الهی آشکار شد. زبان مبارک او جز به مهر نمیگشود و هیچکس از سخنش دلآزرده نمیگشت؛ چرا که کلامش، بارانی بود بر کویر جانها.
هرگاه در جمع کسی حاضر میشد، با حوصله گوش فرا میداد و هیچگاه رشته سخن را نمیبرید؛ چه نیکوست حلمی که به دیگران، مجال بیان و حرف زدن میدهد.
اگر توان یاری داشت، دست ردی بر حاجت هیچ نیازمندی نمیزد؛ مأمن و پناه همگان بود. در مجلس، هرگز بر دوستان پای دراز نمیکرد و هیچ زمان تکیه نزد؛ ادب او، تجلایی از وقار آسمانی بود.
با غلامان و خادمان، نه فقط بیادبی و سرزنش نداشت، بلکه آنان را همسفره میکرد؛ نه دربان را و نه اسبدار را جدا از دیگران میدید. مساوات را با جان خود معنا کرد و رسم انسانیت را به اوج رساند.
تبسم همیشگیاش نشانی از عالم ملکوت داشت؛ نه قهقهه بلند، بلکه لبخندی آرام و مهربان، همانند سپیدهای لطیف بر لبانش نقش میبست.
شبها آرام نمیخوابید؛ چراغ عبادت را روشن میداشت و تا صبح با ذکر و نیاز، چشم بیدار میداشت. روزها را با روزه، به صفای روح میگذراند و شبهای تاریک را بیصدا به محرومان صدقه و احسان میرساند.
این بود سیره خورشید خراسان: ادب، مهر، تبسم، عبادت و خدمت. اگر امروز کسی دعوی همانندی با او کند، باور مدارید، که او در فضل و بزرگواری، یگانهی عصر خود بود.
چه نیکوست اگر ما نیز اندکی از سیرهاش را در زندگی خود جاری کنیم؛ آنگاه دل و جانمان از تیرگی رها و دنیا و آخرتمان به نور او روشن و منور خواهد شد.
نویسنده : محمود خدری کارشناس علوم دینی، تحلیلگر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استان بوشهر