به گزارش آرانیوز ، مارکو روبیو زمانی در مجلس سنا جمهوریخواهی محافظهکار بود که به ارزشهای سنتی حزب پایبند بود. او در ظاهر طرفدار گسترش دموکراسی و حقوق بشر در جهان و قدرت نرم آمریکا بود اما به مرور با قدرت گرفتن دونالد ترامپ، مارکو روبیو هم تبدیل به فردی متفاوت با عقایدی متفاوت شد. فایننشالتایمز، در مقالهای به سیر تحولات مارکو روبیو وزیر امور خارجه ایالات متحده پرداخته است. این مقاله در دو قسمت منتشر شده که در ادامه قسمت اول آن را میخوانید.
در ۱۱ ژوئیه، جان دینکلمن، دیپلمات باسابقه، با دریافت ایمیلی کوتاه مطلع شد که پس از ۳۷ سال خدمت در وزارت خارجه ایالات متحده، اخراج شده است. او تنها شش ساعت فرصت داشت تا وسایلش را جمع کند و محل کار را ترک کند. دینکلمن یکی از ۲۴۶ دیپلمات و ۱۱۰۷ کارمند رسمی وزارت خارجه بود که در یک موج اخراج کمسابقه در تاریخ ۲۳۶ ساله این نهاد، در ماه جاری از کار برکنار شدند.
او میگوید این تصفیه، به ادعای آمریکا درباره رهبری جهانیاش آسیب میزند. دینکلمن که اکنون رئیس اتحادیه کارکنان خدمات خارجی آمریکا (AFSA) است، به فایننشال تایمز گفت: «اخراج این نیروی کار، مثل این است که در میانه یک جنگ، سربازهایت را از کار بیکار کنی، کوتهفکرانه، بیثباتکننده و جبرانناپذیر.»
اما آنچه بسیاری از ناظران را بیش از همه شوکه کرد، هویت فردی بود که این اخراجها را هدایت میکرد؛ مارکو روبیو، وزیر خارجه ایالات متحده. سیاستمداری که زمانی نماد قدرت نرم آمریکا به شمار میرفت، اکنون بهگفته منتقدان، در حال از بین بردن بازوی دیپلماسی دولت است، در حالی که هیچکدام از سوابق سیاسیاش چنین مسیری را پیشبینی نمیکردند.
کریس ون هولن، سناتور دموکرات، در ماه مه نارضایتیاش را چنین خلاصه کرد؛ اگرچه او و روبیو از دو حزب مختلف هستند، اما تصور میکردند بر سر ارزشهای بنیادین با هم اشتراک دارند: «دفاع از دموکراسی و حقوق بشر در خارج، و پاسداشت قانون اساسی در داخل.» به همین دلیل هم به تأیید صلاحیت او در سمت وزارت خارجه رأی داده بود. اما حالا میگوید: «من فکر میکردم از این اصول دفاع میکنی، اما نکردی. دقیقاً خلاف آن عمل کردی.»
دگرگونی مارکو روبیو، بازتابی است از تحولی که در دیدگاه آمریکا نسبت به جایگاه جهانیاش در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ رخ داده است. کشوری که زمانی ستون نظم بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم بود، حالا به سمت انزواطلبی «اول آمریکا» (America First) رفته است، رویکردی که با تحقیر نهادهای چندجانبه، بیاعتمادی به متحدان سنتی و نگاه کاملاً معاملهمحور به سیاست خارجی تعریف میشود.
از همان آغاز، روبیو سعی کرد وزارت خارجه را با برنامه پوپولیستی راستگرای ترامپ همسو کند. او آژانس توسعه بینالمللی آمریکا (USAID) را که بازوی اصلی کمکرسانی خارجی ایالات متحده بود، منحل کرد یا بهطور چشمگیری کوچک ساخت. همچنین بسیاری از بخشهایی که وظیفه ترویج دموکراسی و حقوق بشر در جهان را داشتند، حذف یا ادغام کرد و عملاً فعالیتهای صدای آمریکا (VOA) را متوقف کرد. روز سهشنبه نیز آمریکا را از یونسکو خارج کرد و مدعی شد این نهاد «برنامههای اجتماعی و فرهنگی تفرقهبرانگیز» را دنبال میکند.
روبینو از اصلاحات خود در این نهاد «شلوغ و بوروکراتیک» دفاع کرده و گفته بود وزارت خارجه «بیش از آنکه در خدمت منافع ملی آمریکا باشد، اسیر ایدئولوژیهای سیاسی رادیکال شده است». با این حال، بسیاری در واشنگتن از اقدامات او و فاصلهای که با اصول گذشتهاش گرفته، متحیر شدهاند. زمانی که سناتور بود، روبیو مدافع سرسخت کمکهای خارجی، اتحادهای دیرینه واشنگتن و قدرت دیپلماسی آمریکا بهعنوان نیرویی مثبت در جهان بود. او بارها بر لزوم ایستادگی در برابر دیکتاتورها و حمایت از مخالفان آنها تأکید میکرد. اما اکنون، روبیو آشکارا ایدئولوژی ماگای ترامپ را پذیرفته؛ با رویکردی انزواطلبانه، بیاعتماد به کمکهای خارجی و مصمم به کاهش شدید نیروی کار دولت فدرال.
منتقدان، روبیو را به فرصتطلبی متهم میکنند و میگویند او اصول خود را برای پیشرفت سیاسی کنار گذاشته است. به باور آنها، روبیو به دنبال آن است که در انتخابات ۲۰۲۸ نامزد حزب جمهوریخواه برای ریاستجمهوری شود، و برای جلب حمایت پایگاه ماگا، همان احساسات سرخوردگیای را تحریک میکند که ترامپ را در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۲۴ به قدرت رساند. جیمز نیلون، سفیر پیشین آمریکا در هندوراس، این ماه در وبلاگی نوشت: «او اولین سیاستمداری نیست که اصولش را قربانی جاهطلبی سیاسی میکند. اما بدون شک، این کار را در سطحی بیسابقه انجام داده است».
در مقابل، متحدان روبیو این اتهامات را رد میکنند و میگویند او تغییر نکرده و برعکس، در موضوعات کلیدی، بسیار هم ثابتقدم بوده است. بهگفته آنها، روبیو نهتنها ارزشهایش را رها نکرده، بلکه آنها را با نفوذی که بر ترامپ داشته، به سیاست رسمی دولت تبدیل کرده، بهویژه در قبال کشورهایی مثل چین، ایران، روسیه و ونزوئلا.
یکی از دوستان و مشاوران سابق مارکو روبیو میگوید: «در موضوعاتی مانند چین، روسیه، اوکراین و ایران، شاهد احیای سیاست خارجی آمریکا و بازتعریف نقش آن در جهان هستیم. بخش عمدهای از این تحول، حاصل مشاورههای سطح بالایی است که وزیر خارجه بهطور روزانه به رئیسجمهور و سایر اعضای دولت ارائه میدهد.»
در واقع، مردی که دونالد ترامپ در رقابتهای درونحزبی جمهوریخواهان در سال ۲۰۱۶ او را «مارکوی کوچولو» مینامید، اکنون احتمالاً قدرتمندترین وزیر کابینه رئیسجمهور است. روبیو علاوه بر وزارت خارجه، بهطور موقت مشغول به کار در سمتهای مشاور امنیت ملی، رئیس آژانس توسعه بینالمللی آمریکا و رئیس اداره آرشیو و اسناد ملی نیز هست.
او همچنین جایگاهش را در میان بدنه سرسخت ماگا که زمانی او را بیش از حد نرمخو نسبت به مهاجرت میدانستند، بهبود بخشیده است. دشمنان سابقی چون استفن میلر، معاون دفتر رئیسجمهور، و استیو بنن، استراتژیست ارشد ترامپ در دوره اول، اکنون او را متحد خود میدانند. استفن میلر در ماه مه در گفتوگو با فاکس نیوز درباره روبیو گفت: «او کیسینجر زمان ما خواهد بود. و من افتخار میکنم که کنار او کار میکنم».
به گفته دنیل درزنر، استاد سیاست بینالملل در دانشگاه تافتس، روبیو نمونهای از آندسته سیاستمداران جمهوریخواهی است که جهانیسازی و نئولیبرالیسم را یک «اشتباه» میدانند. او میافزاید: «اما در مورد روبیو، به نظر میرسد این تغییر بیشتر تاکتیکی و سیاسی است تا ایدئولوژیک. در پنج سال گذشته، انگار در حال جستجوی توجیهی نظری برای چرخش کامل به سمت ایدئولوژی ماگا بوده است.»
با این حال، متحدانش از این چرخش ایدئولوژیک دفاع میکنند. یکی از مشاورانش میگوید: «محیط سیاسی امروز بهطور کامل با سال ۲۰۱۰ فرق کرده است. بهعنوان یک سیاستمدار یا باید تحول پیدا کنی یا از دور خارج میشوی.»
در واشنگتن، بسیاری مارکو روبیو، پسر مهاجران کوبایی که در ۲۸ سالگی به مجلس نمایندگان فلوریدا راه یافت را یک جمهوریخواه جریان اصلی میدانند که بهتدریج و همزمان با افزایش نفوذ ترامپ بر حزب جمهوریخواه، به راست متمایل شد. اما برخی نگاه متفاوتی دارند.
دن گلبر، رهبر وقت حزب دموکرات در مجلس فلوریدا میگوید: «مارکو همیشه بسیار محافظهکار بود، همانطور که حزب جمهوریخواه فلوریدا. آنجا تقریباً به آزمایشگاه محافظهکاری برای کل کشور تبدیل شده بود.»