به گزارش آرانیوز چشمانداز توافق جدید کمرنگ به نظر میرسد، اما سایر گزینهها چندان بهتر نیستند.
در ادامه این مطلب آمده است: توافق ۲۰۱۵ میان ایران و قدرتهای جهانی سالهاست که عملاً به «نامهای بیجان» تبدیل شده است. آمریکا در سال ۲۰۱۸ از آن خارج شد و ایران نیز کمی بعد اجرای تعهداتش را متوقف کرد. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، آن را یک «پوستهی خالی» مینامد. با این حال، همانطور که در دیپلماسی و فیزیک کوانتوم مرگ و زندگی میتوانند مبهم باشند، این توافق نیز هنوز بهطور کامل تمام نشده است.
در ۲۸ اوت، بریتانیا، فرانسه و آلمان به شورای امنیت سازمان ملل اطلاع دادند که ایران در حال نقض تعهدات خود ذیل توافق، موسوم به «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام)، است. این اقدام آغازگر شمارش معکوس ۳۰ روزه برای بازگرداندن ایران به مسیر پایبندی شد. اگر مذاکرات شکست بخورد، مجموعهای از تحریمهای سازمان ملل که برجام لغو کرده بود ــ از جمله تحریم تسلیحاتی ــ دوباره اعمال خواهد شد.
این روند که «مکانیسم ماشه» نامیده میشود، ابزاری ابتکاری بود. به محض فعال شدن، تحریمها به طور خودکار بازمیگردند، مگر آنکه شورای امنیت رأیی برخلاف آن بدهد؛ و این مانع از آن میشود که روسیه و چین بتوانند با وتو جلوی آن را بگیرند.
ایران سالهاست که در حال نقض تعهدات است. برجام اجازه میداد ایران بیش از ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا سطح ۳٫۶۷ درصد، یعنی سطح مورد استفاده برای تولید برق هستهای، ذخیره نکند. اما در ماه مه آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد ایران ۸۴۱۳ کیلوگرم اورانیوم ذخیره کرده که نزدیک به ۴۰۹ کیلوگرم آن تا غنای ۶۰ درصد تصفیه شده است؛ فاصلهای کوتاه تا درجه تسلیحاتی. با این حال اروپاییها در استفاده از مکانیسم ماشه تردید داشتند، زیرا بیم آن داشتند ایران را به سمت مواضع تهاجمیتر سوق دهد.
اما تقویم آنها را تحت فشار قرار داد. بند مربوط به مکانیسم ماشه در ۱۸ اکتبر منقضی میشود. ماه آینده روسیه ریاست شورای امنیت را بر عهده خواهد گرفت و ممکن است با استفاده از حقههای رویهای این روند را مختل کند. فعالسازی آن در این زمان، آخرین تلاش برای نجات توافقی در حال مرگ است.
اکنون ایران باید تصمیم بگیرد که چگونه واکنش نشان دهد. برخی نمایندگان مجلس بر موضع سرسختی پافشاری میکنند. آنها پیشنویس قانونی را تهیه کردهاند که از رژیم میخواهد از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج شود، مذاکرات با غرب را متوقف کند و همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی را تعلیق نماید. معضل ایران اینجاست که چنین اقداماتی میتواند واکنش شدیدی را برانگیزد. خروج از انپیتی، بهطور مثال، بهعنوان نشانهای از نیت خصمانه تلقی خواهد شد و خطر دعوت به دور تازهای از حملات هوایی اسرائیل یا آمریکا را در پی دارد؛ کشورهایی که هر دو در ماه ژوئن تأسیسات هستهای ایران را بمباران کردند.
دولت میتواند این طرح را نادیده بگیرد و برای مذاکرات زمان بخرد. کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در دیداری با آقای گروسی در اول سپتامبر گفت: «پنجره دیپلماسی هنوز باز است.» شاید چنین باشد ــ، اما فقط اندکی. پایبندی دوباره به توافق قدیمی، رضایت دونالد ترامپ را جلب نخواهد کرد، زیرا او خواستار آن است که ایران برنامه غنیسازی اورانیوم خود را بهطور کامل کنار بگذارد.
ایران همچنان استدلال میکند که غنیسازی یک حق حاکمیتی است. شاید در اندازه ذخایر اورانیوم خود مصالحه کند، همانطور که در برجام کرد، اما از کنار گذاشتن کامل برنامه سر باز میزند. به بیان دیگر، برای جلوگیری از فعال شدن مکانیسم ماشه، مذاکرهکنندگان باید تا پایان ماه زمینه یک توافق جدید را فراهم کنند ــ کاری بسیار دشوار.
گزینه سوم باقی میماند: خریدن زمان. روسیه پیشنهاد داده مهلت مکانیسم ماشه شش ماه تمدید شود. اروپاییها حاضر به گفتوگو درباره این ایده بودهاند، اما نگراناند که این یک تاکتیک وقتکشی باشد. اگر تحریمها دوباره اعمال شوند، ایران ممکن است روی تابآوری خود حساب باز کند. برخی شرکای تجاری بزرگ ایران احتمالاً آنها را نادیده میگیرند و دولت آشفته ترامپ هم شاید برای بسیج سازمان ملل جهت اجرای آنها با مشکل روبهرو شود. ایران میتواند پیشنهاد گفتوگو با آمریکا درباره یک توافق جدید و با آژانس درباره بازرسیهای تازه را مطرح کند.
نگرانی اصلی این است که ایران ممکن است از این زمان برای از سرگیری برنامه هستهای خود استفاده کند. هیچکس نمیتواند با اطمینان بگوید که حملات تابستان امسال تا چه اندازه به این برنامه آسیب زده است. آژانس از زمان جنگ اجازه بازدید از حساسترین سایتها را نداشته است. ترامپ همچنان ادعا میکند که این تأسیسات کاملاً نابود شدهاند. برخی دیپلماتها و مأموران اطلاعاتی آمریکا این ارزیابی را بیش از حد خوشبینانه میدانند، اما جرات مخالفت علنی با او را ندارند.
قطعاً آسیب، زیاد بوده است. اما بدون بازرسیهای درست، برنامه هستهای ایران به وضعیتی از ابهام کوانتومی وارد شده است؛ وضعیتی که پیشبینی لحظه وقوع بحران بعدی را دشوار میسازد.