کد خبر: ۱۳۳۹۳۴
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۹:۲۰
گزارشی از عملکرد معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری در ادوار مختلف؛

معاونتی برای زنان، اما ناشناخته و بی‌اثر

«معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری» که قرار بود صدای زنان در دولت و پیگیر نیازها و مطالبات آن‌ها در ساختار قدرت باشد، اما برای بسیاری از زنان ناشناخته است، آنهم بعد از گذشت ۲۰ سال از تاسیس این نهاد. هرقدر مناطق دورافتاده‌تر و کم‌برخوردارتر، نام این معاونت هم به همان میزان برای زنان ناشناخته‌تر. 

معاونتی برای زنان، اما ناشناخته و بی‌اثر

 «معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری» که قرار بود صدای زنان در دولت و پیگیر نیازها و مطالبات آن‌ها در ساختار قدرت باشد، اما برای بسیاری از زنان ناشناخته است، آنهم بعد از گذشت ۲۰ سال از تاسیس این نهاد. هرقدر مناطق دورافتاده‌تر و کم‌برخوردارتر، نام این معاونت هم به همان میزان برای زنان ناشناخته‌تر. 

آن‌ها که تحصیل‌کرده‌ترند یا در مناطق برخوردارتر زندگی می‌کنند، اما با این معاونت آشنایی کمی دارند با این حال بسیاری از آن‌ها این معاونت را نه صدای خود می‌دانند و نه نماینده خود. معاونتی که هر بار بر اساس اقتضائات و رویکرد سیاسی دولت سمت و سویش نسبت به مطالبات زنان تغییر می‌کند. گاه نگاهی متصلبانه نسبت به خواسته‌ها و نیازهای زنان و گاه رویکردی تقریبا همسو با این نیازها، همسو اما منفعل. 

زنان می‌گویند اگر در جامعه ما زنان با انواع تبعیض‌ها و مانع‌تراشی‌ها مواجه نبودند، به وجود چنین معاونتی اختصاصی هم نیاز نبود، «مگر برای مردان معاونتی اختصاصی داریم؟» بنابراین آنچه مهم است رفع ریشه‌ای تبعیض‌ها و موانع بر سر احقاق مطالبات زنان است. مطالباتی که به نظر آن‌ها مشخص نیست، چه زمانی معاونت زنان از عهده برآورده کردن آن برخواهد آمد. برخی دیگر از زنان اما معتقدند حتی نام این معاونت هم یادآور حقوق و هویت مستقل زنان نیست، گویا زنان تنها در خانواده هویت و معنا می‌یابند.

معاونت ضروری اما بی‌اثر

مینا جعفری وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان علت وجودی معاونتی با عنوان «معاونت زنان و خانواده» در ریاست‌جمهوری را شرایط نامساعد نیمی از جمعیت کشور یعنی زنان در حوزه‌های مختلف حقوقی، فرهنگی، اداری و اقتصادی می‌داند: «قرار بود این نهاد در راستای بهبود وضعیت زنان گام‌هایی بردارد. از طرف دیگر در مراسم‌ها و نشست‌های بین‌المللی که در خارج از ایران برگزار می‌شود، نیاز بود که از سوی دولت ایران نمایندگانی رسمی در این کنفرانس‌ها حضور داشته باشند. پیش از انقلاب هم در سازمان‌های بین‌المللی و نشست‌های بین‌المللی مرتبط با زنان، نمایندگی از سوی دولت ایران حضور داشتند.»

او اضافه می‌کند: «بعد از دوران جنگ به تدریج مسئولان به فکر ایجاد تغییراتی افتادند که تشکیلاتی به صورت منسجم و سازمان‌یافته ایجاد شود. سرانجام هم بعد از تغییرات بسیار، معاونت زنان و خانواده ریاست‌جمهوری تشکیل شد.»

به گفته این وکیل دادگستری این معاونت تاکنون اقدامی اثرگذار و ماندگار در حوزه زنان انجام نداده است: «زیرا این معاونت زیرمجموعه بخش اجرایی یعنی دولت است و توانایی قانون‌گذاری ندارد. از طرف دیگر، حتی اگر این معاونت پیشرو در حوزه زنان هم باشد و لوایح مرتبط با مطالبات و نیازهای زنان را به مجلس ارائه دهد، اما باید این واقعیت را هم در نظر گرفت که تا در مجلس رویکردهای مناسب، متعادل و منطبق با خواسته‌های جامعه وجود نداشته باشد، تدوین چنین لوایحی اثرگذار نخواهد بود.

مجلس بسیار عقب‌تر از خواسته‌های جامعه است به این دلیل که  بخش سختی از قدرت ظاهرا تمایلی به تغییر وضعیت زنان در جامعه ندارد و به همین دلیل تأثیرگذاری معاونت بسیار محدود بوده است. به همین دلیل هم هر تغییری که ایجاد شده از سوی جامعه زنان رخ داده نه الزاما از سوی دولت. 

بسیاری از زنان انتقاد می‌کنند که چرا نام این نهاد «زن و خانواده» است؟ به نظر آن‌ها این ترکیب نشان می‌دهد که زنان خارج از خانواده استقلال و هویت مستقلی ندارند، رویکردی که جعفری درباره آن می‌گوید: «این تغییر نام در دولت احمدی‌نژاد رخ داد. گفتند معاونت «زن و خانواده» به این معنی که زن الزاما باید در خانواده وجود داشته باشد زیرا آن بخش سنتی حاضر در حلقه سخت قدرت بر همین باور هستند. یعنی این معاونت تنها یک پوسته ظاهری در حوزه حقوق زنان است اما به نظر می‌رسد در بطن واقعیت   تمایل و اراده‌ای برای بهبود وضعیت زنان وجود ندارد، بنابراین می‌گویند زن باید در خانواده مورد توجه قرار گیرد.»

نگاه جامعه و مسئولان در حوزه زنان، همخوانی ندارد

او معتقد است که این معاونت حتی اقدامات اثرگذاری که منجر به بهبود وضعیت زنان در خانواده شود هم انجام نداده است: «مجلس یک‌سره در حوزه مهریه و کاهش اثرگذاری آن قانون‌گذاری می‌کند اما موضوعاتی مانند حق طلاق زنان را در نظر نمی‌گیرد، از طرف همین معاونت زنان و خانواده هم اقدام خاصی که منجر به ایجاد تغییرات مثبت در حوزه زنان شود مشاهده نمی‌کنیم.

رویکرد بخشی از مسئولان بسیار سنتی است و با نگاه غالب جامعه که زن را به عنوان یک فرد مستقل در نظر می‌گیرد و الزاما او را در خانواده تعریف نمی‌کند، همخوانی ندارد. شرایط به‌گونه‌ای است که حتی زنانی هم که به جایگاه‌های دولتی می‌رسند الزاما بر موضوعاتی مانند فرزندآوری و ازدواج زنان تمرکز می‌کنند، بدون اینکه شرایط اقتصادی را بهبود بخشند، در حالی که با وضعیت اقتصادی کنونی، این موضوعات عملاً دشوار یا غیرممکن شده است. 

جعفری تاکید می‌کند که حتی اگر شرایط زنان در ایران بهشت‌گونه هم می‌شد، وجود چنین معاونتی ضروری بود،   هر چند که راهی طولانی تا بهبود شرایط زنان در جامعه ما درپیش است.

تا به حال اسم معاونت زنان را نشنیده‌ام

سارا اهل یکی از روستاهای دورافتاده استان ایلام است. از روستای محل زندگی او تا روستای بعدی چند ساعتی مسیر است. بعد مسافت، مردم روستا را مهجور کرده زنان اما مهجورتر، زنانی که معاونتی در ریاست‌جمهوری به آن‌ها اختصاص داده شده تا صدای آن‌ها در دولت و پیگیر مطالباتَشان در تصمیم‌گیری‌ها باشد. با این حال سارا تا به حال اسم این معاونت را هم نشنیده: «نه تنها خودم که از اقوام، همسایه و آشنا هم نشنیده‌ام درباره این سازمان حرفی بزنند. 

اگر قرار است این معاونت مسائل زنان را پیگیری کند، چرا تا به حال مسیر ارتباطی به ما معرفی نکرده یا یک مربی‌ای، مددکاری یا نماینده‌ای را به روستای ما اعزام نکرده که در جریان مشکلات و مسائل زنان روستای ما قرار بگیرد. بخصوص زنانی مانند من که نه امکان ازدواج دارند و نه اشتغال. من تا امروز که ۴۰ سال سن دارم شرایط ازدواج برایم فراهم نشده، اشتغال و درآمد ثابت هم ندارم.

در روستای ما تعداد زنان مجرد کم نیست. برخی مثل من دیپلمه هستند اما لیسانسه هم داریم. همه ما دغدغه شغل داریم و از آینده می‌ترسیم. از روزی که پدر و مادرم هر دو فوت کنند و تنها بمانم می‌ترسم. تنهایی عاطفی به کنار، از نبود درآمد و پشتوانه مالی می‌ترسم. پدرم نه بیمه و حقوق بازنشستگی دارد و نه مال و منالی. من اما خیاطی می‌کنم آنهم در یک منطقه روستایی کم رفت و آمد. درآمدم در ماه گاهی یک میلیون تومان است و گاهی هیچ، در موارد انگشت‌شمار به سه میلیون تومان می‌رسد.»

چرا معاونت زنان به مسئله خودکشی زنان رسیدگی نمی‌کند؟

سارا در ناحیه فک و دندان دچار یک ناهنجاری خاص مادرزادی است: «از عهده هزینه‌های درمانم بر نمی‌آیم و هر روز رنج بیشتری تحمل می‌کنم. جدا از این موضوع به عنوان یک زن حتی نمی‌دانستم که باید از سنی به بعد چکاب‌های خاصی داشته باشم تا اینکه مدتی پیش مسئول خانه بهداشت روستایمان گفت. تا به حال نشنیده‌ام که از معاونت زنان بیایند و درباره مسائل درمانی ما بپرسند.

آیا این معاونت می‌تواند درباره مسائل درمانی زنان در مناطق دورافتاده با وزارت بهداشت همکاری کند؟ اگر قرار است معاونت زنان مسائل ما را پیگیری کند، چرا در همه این سال‌ها هیچ رد و نشانی از او نداشته‌ایم. 

او به شیوع بالای خودکشی در استان ایلام اشاره می‌کند، پدیده‌ای که به نظر او علت اصلی آن افسردگی شدید زنان و دختران در این استان است: در استان ما مردان متعصب کم نیستند که رفتار خوبی با زنان ندارند. به نظرم این یکی از علت‌های افسردگی زنان در استان ما است. چرا معاونت زنان به این موضوع رسیدگی نمی‌کند؟ اگر من معاون زنان بودم حتما تاسیس کلینیک سلامت روان در مناطق روستایی ایلام را به صورت جدی پیگیری می‌کردم. کلینیک‌هایی که به صورت رایگان یا با دریافت هزینه‌ای کم به زنان مشاوره بدهند. حتی با مردم صحبت کنند و به فرهنگ‌سازی و اصلاح رفتارهای اشتباه برخی از مردم در مناطقی مانند مناطق ما کمک کنند. به معاون زنان بگویید این موضوع را حتما پیگیری کند. »

زنان خانه‌دار از هیچ حمایتی برخوردار نیستند

سیما اهل نهاوند همدان است، خانه‌دار و مادر دو فرزند نوجوان. نام نهادی با عنوان «معاونت زنان» در اخبار به گوشش خورده اما هیچ تصوری از این سازمان و وظایف او ندارد: «همیشه حس کرده‌ام هر آنچه درباره این معاونت در خبرها گفته می‌شود بیشتر جنبه نمادین و حتی تبلیغات دارد. تنها تصورم از وظایف این معاونت ترویج سبک خاصی از زندگی است، نه حمایت از زنان. »

بسیاری از زنان خانه‌دار به دلایل مختلف ناچار شده‌اند رویای اشتغال و استقلال مالی را کنار بگذارند. خانه‌داری شغل شبانه‌روزی این گروه از زنان است اما رایگان و بدون برخورداری از هرگونه پوشش بیمه‌ای: «به عنوان یک زن خانه‌دار که حالا ۴۳ ساله هستم، توقع دارم مانند بسیاری دیگر از کشورها از بیمه رایگان و مستمری برخوردار باشم و حتی در دوران سالمندی حقوق بازنشستگی دریافت کنم، زیرا کار خانه کمتر از کار بیرون از منزل نیست.

شنیده بودم زنان خانه‌دار بیمه می‌شوند موضوع را پیگیری کردم، ظاهرا باید حق بیمه پرداخت کنیم، زن خانه‌دار چه درآمدی دارد که حق بیمه بپردازد. بسیاری از شوهران به دلایل مختلف همسران خود را تامین مالی نمی‌کنند، برخی نمی‌خواهند، بسیاری هم نمی‌توانند. 

اینکه دولت برای حمایت از زنان خانه‌دار کاری نکرده، نشان می‌دهد معاونت مذکور وظیفه‌اش را خوب انجام نداده است، هرچند که شرایط برای زنان سالمندی که درآمد ندارند بدتر است. بارها در همین شهر خودمان شاهد صحنه‌هایی بوده‌ام که نه در شان یک زن بوده و از آن فراتر نه در شان یک انسان.

پیرزن‌هایی که جلوی در میوه‌فروشی می‌نشینند تا بتوانند ته‌مانده دور ریز جعبه میوه را با خودشان ببرند. اگر این زنان مورد حمایت دولت بودند و صدایی داشتند که مسائل‌شان را پیگیری می‌کرد و در این مسیر با سایر سازمان‌ها همکاری جدی داشت، شاید هرگز چنین صحنه‌هایی خلق نمی‌شد.»

اگر معاون زنان بودم بیشتر روی مسائل رفاه و سلامت زنان تمرکز می‌کردم. این را سیما می‌گوید و اضافه می‌کند: «بسیاری از مادران بخصوص آن‌ها که چند فرزند دارند، به دلیل تحمل شرایط دوران بارداری و زایمان به لحاظ جسمی به شدت تحلیل رفته‌اند. معاون زنان باید ارائه خدمات رایگان یا کم‌هزینه را برای مادران به صورت جدی پیگیری کند. به عنوان یک زن خانه‌دار و با توجه به تجربیاتی که پشت سرگذاشته‌ام معتقدم که یک زن خانه‌دار وقتی به ۴۰ سالگی می‌رسد، باید حتما از سوی دولت مورد حمایت ویژه قرار بگیرد.»

معاونت، وظایفش را خوب انجام نداده

سیما هرگز احساس نکرده که صدایش به گوش معاونت زنان می‌رسد و معتقد است زنانی که سکان اداره این معاونت را به دست گرفته‌اند، هرگز صدای زنان نبوده‌اند، راه ارتباطی با این معاونت را هم کسی نمی‌داند: «من که در یک شهر کوچک زندگی می‌کنم و تحصیلات دانشگاهی دارم نمی‌دانم چگونه باید با این سازمان ارتباط برقرار کنم. مطمئنم زنانی با تحصیلات پایین‌تر و آن‌ها که در مناطق کم‌برخوردارتر زندگی می‌کنند، هیچ آشنایی با معاونت زنان ندارند.»

گزارش خطا
نظرشما
پربازدیدها
آخرین اخبار