مسعود پزشکیان پس از توافق واشنگتن میان ارمنستان و باکو و برجستهشدن پروژه جنجالی «مسیر ترامپ» در زنگهزور، دیروز در حالی راهی ایروان شد که گویا قصد داشت پیام حمایت ایران از صلح را منتقل و همزمان بر مخالفت با هرگونه تغییر ژئوپولیتیک و حضور نیروهای خارجی در قفقاز نیز تاکید کند. چنان که پس از روزهای پرتنش جنگ ۱۲ روزه و پیمان صلح واشنگتن، این سفر با دستورکار کریدور شمال-جنوب و اتصال شرق-غرب، میتواند صحنه آزمون تازهای برای دیپلماسی ایران باشد.
در واقع سفر پزشکیان به ایروان در متنِ حساسترین پیچ تحولات قفقاز جنوبی انجام میشود؛ دقیقا پس از توافق واشنگتن میان ارمنستان و باکو و برجستهشدن طرح موسوم به «مسیر ترامپ» در ناحیه سیونیک یا زنگهزور.
در همین حال اما تهران میگوید از صلح حمایت میکند و همزمان «خطوط قرمز» خود را عدم تغییر نقشه ژئوپولیتیک، عدم حضور نیروی خارجی و حفظ حاکمیت کشورها میداند. برنامه سفر نیز علاوه بر گفتوگو درباره صلح و امنیت، بهطور مشخص کریدور شمال-جنوب و نیز اتصال شرق-غرب را هدف گرفته؛ دو محوری که اگر با تضمینهای عینی همراه شوند میتوانند ریسکها را به فرصتهای اقتصادی برای ایران و همسایگان بدل کنند.
روز جمعه ۱۷ مرداد نخستوزیر ارمنستان و رئیسجمهوری باکو در کاخ سفید سندی را امضا کردند که چارچوب صلح و بازگشایی مسیر ترانزیتی میان جمهوری آذربایجان و نخجوان را از داخل ارمنستان را تعیین میکند. در روایت رسمیِ آمریکایی، محور زیرساختی توافق با برند TRIPP معرفی شده و بر اساس گزارشها توسعه آن به کنسرسیومی با پشتیبانی آمریکا سپرده میشود، در حالی که حاکمیت ارمنستان بر مسیر محفوظ میماند.
رسانههای آمریکایی و بینالمللی از «حق توسعه ۹۹ ساله» برای طرف آمریکایی سخن گفتهاند و دامنه طرح را ریلی/جادهای، انرژی و ارتباطات توصیف کردهاند.
این طرح اما اگر اجرا شود، در واقع مسیر کوتاهتری از ترکیه تا دریای خزر فراهم میکند و در عین حال وابستگی به مسیرهای روسیه و ایران را کاهش میدهد و بهطور بالقوه موازنه نفوذ کشورها در قفقاز را دستخوش تغییر خواهد کرد.
در همین حال اما تهران از «عادیسازی پایدار» در قفقاز استقبال مشروط کرده و درمقابل نه تغییر مرزها، نه ایجاد مسیرهایی با ماهیت «فراسرزمینی» و نه حضور نیروهای خارجی در مجاورت مرزهای ایران را نمیپذیرد.
عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، نیز طی روزهای گذشته با اشاره به تماسهای متعددی که با نخستوزیر و وزیر خارجه ارمنستان داشت، تصریح کرده که مسیر جدید تحت حاکمیت ارمنستان خواهد بود و مقامات ایروان «بهصراحت» به تهران اطمینان دادهاند که هیچ نیروی آمریکایی و حتی شرکتهای امنیتی خصوصی، به بهانه این جاده در ارمنستان مستقر نخواهد شد. عراقچی همزمان تأکید کرده که خطوط قرمز ایران رعایت میشود و موضوع در دستورکار گفتوگوهای امروز در ایروان قرار دارد.
در سطح راهبردی اما تهران بار دیگر بر فرمول «۳+۳» (ایران، ترکیه، روسیه + ارمنستان، آذربایجان، گرجستان) بهعنوان چارچوب ترجیحی حلوفصل مسائل قفقاز تأکید دارد؛ چارچوبی که هدفش حل مسائل درونمنطقهای، بدون میانجیگری بازیگران فرامنطقهای است.
در چنین شرایط ملتهبی در منطقه قفقاز سفر رئیس جمهوری ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار خواهد بود. نخست مساله زمانبندی سفر است. این سفر که پیشتر برای اوایل تابستان برنامهریزی شده بود به دلیل جنگ 12روزه ایران و اسرائیل به تاخیر افتاد اما اکنون و پس از اعلام توافق واشنگتن به سرانجام رسیدن سفر میتواند پیام سیاسی روشنی از سوی تهران و ایروان درباره نحوه اجرای طرحهای ترانزیتی و ملاحظات امنیتی به نمایش بگذارد. به نظر می رسد اهمیت این سفر حالا بسیار بیش از اوایل تیرماه سال جاری باشد.
دوم این که با توجه به توافق صلح واشنگتن موارد مربوط به سازوکار اقتصادی میان دو کشور اهمیت بیشتری یافته است. چنان چه پزکشکیان نیز پیش از سفر درباره کریدور شمال-جنوب (INSTC) و نیز اتصالات شرق-غرب سخن گفته؛ دو محوری که اگر به هم پیوند بخورند، میتوانند موقعیت اتصال ایران با ارمنستان و فراتر از آن با بازار اوراسیا و دریای سیاه را ارتقا دهند.
اما سومین موضوع و شاید مهم ترین برای ایران مساله تضمین هایی است که تهران از طرف ارمنستانی میخواهد.
وزیر خارجه ایران نیز پیش از این سفر گفت که «آنچه که نگرانی اصلی ما است، این است که به خاطر این موضوع، تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه صورت بگیرد. تغییرات ژئوپلیتیک منظورمان چیست؟ تغییر مرزهای شناخته شده بینالمللی، جابجایی مرزها، به اصطلاح خدشه وارد شدن به حاکمیت هر یک از کشورهای منطقه و تمامیت ارضی کشورهای منطقه؛ یعنی مثلاً بخشی از ارمنستان به این منظور به گونهای استفاده شود که منجر به اشغالگری، تغییر یا تضعیف حاکمیتها شود.»
عراقچی همچنین تاکید داشت: «یک نگرانی دیگر وجود دارد که این جاده بهانهای شود برای حضور نیروهای آمریکایی در منطقه، که این را هم در تماسهایی که در چند روز گذشته مقامات ارمنی با ما داشتند، هم آقای پاشینیان با رئیسجمهور تماس گرفت، هم وزیر خارجه با من تماس گرفت، هم معاون وزیر خارجه تماس گرفت، هم به ایران آمد و توضیحات کامل داد. روز شنبه نیز دبیر شورای امنیت ملی آنها با آقای دکتر لاریجانی تماس گرفت و به ما اطمینان داد که خطوط قرمز جمهوری اسلامی را رعایت میکنند، با این خطوط آشنا هستند و در آینده هم این خطوط را رعایت میکنند و اطمینان دادند که به هیچ وجه نیروی آمریکایی به خاطر این جاده در ارمنستان حضور پیدا نخواهد کرد، حتی به ما اطمینان دادند که شرکتهای امنیتی خصوصی آمریکایی که میدانید در بعضی از کشورهای منطقه ما این شرکتها حضور پیدا کردهاند به بهانه این جاده در ارمنستان حضور نخواهند داشت.»
به نظر میرسد که تهران میخواهد مطمئن شود اجرای مسیر ترامپ در زنگه زور به معنای «تغییر زمین بازی» علیه منافع حیاتیاش نیست.
در مقابل این ابراز نگرانی اما مقامات ارمنستان در تماسها و بیانیههای رسمی بر حفظ حاکمیت، عدم استقرار نیروهای آمریکایی و رعایت حساسیتهای ایران تأکید کردهاند. بهگفته عراقچی، طرف ارمنی تعهد داده که حتی شرکتهای امنیتی خصوصی آمریکایی نیز در چارچوب پروژه حضور نخواهند داشت و امنیت مسیر توسط خود ارمنستان تأمین میشود
این پیامها، در کنار موضع اعلامی ایروان درباره احترام به منافع ایران، بستر اولیهای برای گفتوگوهای دیروز فراهم کرد، هرچند آزمون واقعی در جزئیات حقوقی و اجرایی خواهد بود.
اما با توجه به سفر پزشکیان به ایروان سناریوها و گزینههای متفاوتی پیش روی ایران وجود دارد که می تواند درباره آنان گفتگو شود.
سناریوی اول میتواند اجرای مدیریتشده با تضمینهای کافی باشد. این بدان معناست که پروژه تحت حاکمیت ارمنستان، با حضور کنسرسیومهای غیرنظامی و بدون استقرار نیروهای خارجی پیش میرود؛ رژیم عبور و مرور، گمرک و امنیت شفاف است و مکانیزمهای نظارتی سهجانبه/چهارجانبه (مثلاً با حضور اتحادیه اروپا بهعنوان ناظر فنی) تعریف میشود.
سناریوی دیگر میتواند منجر به فرسایش روابط شود. این یعنی که ابهام در جزئیات، فشار بازیگران بیرونی و مخالفت داخلی در ارمنستان یا تنشهای میدانی میتواند پروژه را وارد «نوسانهای توقف/اجرا» کند. ایران در این حالت احتمالاً از اهرمهای اقتصادی و مرزی استفاده میکند و موضوع به میزهای ۳+۳ یا ترتیبات جایگزین کشیده میشود. در این وضعیت، حتی «تحریمِ نرمِ مسیر» از سوی برخی بازیگران میتواند TRIPP را پرهزینه و کند کند.
سناریوی سوم اما بازتعریف بافت منطقهای است. ایران، ارمنستان و باکو به یک توافق مکمل روی میآورند: اتصالهای فرعی ایران به مسیر (مثلاً حملونقل چندوجهی به بنادر دریای سیاه از طریق ارمنستان/گرجستان) در کنار تعهدات امنیتی و عدمنظامیسازیِ کامل مسیر می تواند اکنون محل گفت و گوها در سفر پزشکیان باشد و حفظ حاشیه امن تهران در مرز ارس را موجب شود.
سناریوی بدبینانه اما ورود بازیگران ثالث است که اگر رقابت قدرتها تشدید شود، نقش ترکیه، روسیه و حتی چین در تعیین استانداردهای فنی و مالی پروژه پررنگتر میشود. در این صورت، مدیریت تعارض منافع به میزان انعطاف تهران و ایروان بستگی خواهد داشت.
سفر پزشکیان به ایروان، اکنون آزمون دیپلماسی عملگرای تهران در قفقازِ پس از توافق واشنگتن است؛ حمایت از صلح، بدون دادن چک سفید به ترتیبی که موازنه ژئوپولیتیک منطقه برای ایران تغییر نکند. تهران ظرفیت آن را دارد که با اتصال شمال-جنوب و شرق- غرب، از حاشیهنشینی راهبردی دوری کند
از سوی دیگر به نظر میرسد که محور اصلی حساسیت تهران، بهروشنی، هر شکل از حضور نظامی آمریکا یا «امنیتیسازیِ» مسیر است. تا اینجا، روایت رسمی ارمنستان که وزیر خارجه ایران نیز آن را بازتاب داده این بوده که پروژه ماهیت غیرنظامی دارد، امنیت مسیر با خود ارمنستان است و نه ارتش آمریکا و نه شرکتهای امنیتی خصوصی در آن حضور نخواهند داشت.
این تضمینها اگر به ضمائم حقوقیِ الزامآور تبدیل شوند (مثلاً در قالب تفاهمنامههای دوجانبه ایران-ارمنستان درباره عدماستقرار نیروهای خارجی در شعاعی مشخص از مرز ارس، و سازوکار اطلاعرسانی/بازدید متقابل) میتواند نگرانیها را بهطور معنادار کاهش دهد؛ اما تا قبل از توافق بر این جزئیات، ابهامات راهبردی پابرجاست.
اما برای ایران، ارزش افزوده سفر زمانی بالفعل میشود که گفتوگوها به نقشه راه فنی برای همپیوندی دو کریدور جنوب به شمال و شرق-غرب منجر شود.
به نظر میرسد ایران به دنبال یک مکانیسم شفافِ اطمینانبخش درباره عدمنظامیسازی و نظامیگری در جاده ترامپ و یا همان کریدور زنگهزور است و شاید تلاش دارد که با باکو نیز درباره پیوستهای فنی و تجاری گفتوگو کند تا مسیر جدید به جای حذف ایران، به «یک گره مکمل» در شبکههای منطقهای تبدیل شود.
سفر پزشکیان به ایروان، اکنون آزمون دیپلماسی عملگرای تهران در قفقازِ پس از توافق واشنگتن است؛ حمایت از صلح، بدون دادن چک سفید به ترتیبی که موازنه ژئوپولیتیک منطقه برای ایران تغییر نکند.
سفر پزشکیان به ایروان در متنِ حساسترین پیچ تحولات قفقاز جنوبی انجام میشود؛ پس از توافق واشنگتن میان ارمنستان و باکو و برجستهشدن طرح موسوم به «مسیر ترامپ». در همین حال اما تهران «خطوط قرمز» خود را عدم تغییر نقشه ژئوپولیتیک، عدم حضور نیروی خارجی و حفظ حاکمیت کشورها میداند
اگر تضمینهای ارمنستان درباره عدم حضور نیروهای آمریکایی و حفظ حاکمیت کامل بر مسیر در قالب اسناد اجراییِ روشن تثبیت شود، تهران ظرفیت آن را دارد که با اتصال شمال-جنوب و شرق-غرب، از حاشیهنشینی راهبردی دوری کند و سهم خود را از اقتصاد ترانزیت قفقاز بازیابد. در غیر این صورت، جاده ترامپ بهجای «مسیر صلح»، به کانون تازهای برای رقابت و نفوذ بدل میشود؛ رقابتی که هزینههای امنیتی مرزهای شمالی ایران را بالا میبرد و سرمایهگذاریها را تعلیق میکند.
وزن نهایی کفهها، به شفافیت حقوقی پروژه، همپیوندی اقتصادی با ایران و مدیریت بازیگران ثالث بستگی دارد؛ درست همان موضوعاتی که در گفتوگوهای امروز در ایروان نیز روی میز است.