نفوذ "شی جین پینگ"رئیس جمهور چین، به عنوان میزبان اجلاس سازمان همکاری شانگهای در شانگهای واضح بود. رهبران آسیا و خاورمیانه به دعوت شی برای این نشست که از تاریخ ۳۱ آگوست تا ۱ سپتامبر برگزار شد، پاسخ دادند. فراتر از این اجلاس که با دقت سازماندهی شده بود، این رویداد دیدگاه "شی" را برای نظم نوین جهانی نشان داد.
در میان رهبرانی که بیشترین توجه را به این نشست داشتند، "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه، "کیم جونگ اون" رهبر کره شمالی، "نارندرا مودی" نخست وزیر هند و "مسعود پزشکیان" رئیس جمهور ایران، حضور یافتند. علاوه بر اجلاس سازمان همکاری شانگهای، چین با برگزاری یک رژه نظامی بزرگ در تاریخ ۳ سپتامبر به مناسبت هشتادمین سالگرد "جنگ مقاومت مردم چین علیه تجاوز ژاپن" و "جنگ جهانی ضد فاشیستی" قدرت خود را به نمایش گذاشت.
خیابان اصلی پکن، خیابان چانگآن، که به خیابان "صلح ابدی" نیز معروف است، با یک رژه نظامی دیدنی با حضور سلاحهای پیشرفته مافوق صوت، موشکهای هستهای، پهپادهای زیرآبی و هزاران سرباز جلوه تازهای به خود گرفته بود.
این نمایش هم به عنوان "قدرت نرم" و هم "قدرت سخت" عمل کرد و قدرت چین را در شکلدهی به یک نظم جهانی جدید، بدون ترس از به چالش کشیدن هنجارهای غربی، نشان داد. گردهمایی رهبران چین، روسیه، کره شمالی و ایران توسط استراتژیستها در واشنگتن دی سی به عنوان تشکیل یک "محور تحول" با هدف مخالفت با ایالات متحده نامیده شده است.
در حالی که رهبران غربی تلاشهای زیادی برای تحت فشار قرار دادن پوتین به منظور پایان دادن به جنگ در اوکراین انجام میدهند، ناظران در غرب ایران و کره شمالی را متحدان اصلی روسیه میدانند. ایران نیازهای لجستیکی را برای روسیه فراهم میکند، کره شمالی با نیروی انسانی نظامی از آن حمایت میکند و چین به اقتصاد و صنعت جنگزده مسکو کمک میکند.
هم چنین، تصویری چشمگیر از رفاقت بین نخست وزیر هند و شخص پوتین وجود داشت که به گرمی از شی استقبال کردند، یکدیگر را در آغوش گرفتند، دست دادند و در کنار هم قدم زدند، لحظهای قدرتمند از وحدت "بدون حضور رهبران غربی".
پیام "شی" رئیس جمهور چین واضح بود: چین نقش خود را در امور بینالملل تثبیت کرده است. این پیام، سیگنالی مشخص به سراسر منطقه فرستاد مبنی بر این که جایگاه چین به عنوان یک ابرقدرت جهانی ارتقاء یافته و اینجا باقی خواهد ماند.
به نظر میرسد شی فرصت ایجاد شده به دلیل تغییر سیاست خارجی ایالات متحده نسبت به چین را درک میکند. او در سخنرانی خود در سازمان همکاری شانگهای تاکید کرد که جهان در وضعیت آشفتهای قرار دارد و چین یک ابرقدرت مسئول و باثبات است که آماده رهبری جهان به سوی آینده است، برخلاف ایالات متحده که تعرفههای وارداتی بالایی را بر کشورهای مختلف، به ویژه هند، به دلیل خرید نفت از روسیه و کمک به جنگ پوتین علیه اوکراین اعمال کرده است.
هم چنین، ناظران خاطرنشان ساختهاند که حتی کشورهای جنوب شرقی آسیا نیز ممکن است پیامدهای این پویاییهای در حال تغییر را احساس کنند، به ویژه با قدرت نظامی رو به رشد چین و افزایش اعتماد به نفس آن کشور در طرح ادعای ادعاهای ارضی خود در دریای چین جنوبی و تایوان.
رژه نظامی چین در تاریخ ۳ سپتامبر اولین باری بود که رهبران چین، روسیه، کره شمالی و ایران در یک مکان گردهم آورد.
علیرغم آن که چین مراقب است که آشکارا از تجاوز برخی کشورها حمایت نکند، این موضوع به طور گسترده پذیرفته شده که چین کالاهای با قابلیت کاربرد دوگانه به روسیه ارسال کرده است و شی با گردهم آوردن آنها این سیگنال را ارسال میکند که چین در حال شکل دادن به قوانینی است که "چه کسی باید توسط جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شود" صرفنظر از این که دموکراسیهای غربی یا ایالات متحده چه فکر میکنند.
طنز تلخ آن است که این رئیس جمهور ایالات متحده بوده که مودی، شی و پوتین را به یکدیگر نزدیک کرده است.
آن چه بیش از همه توجه رسانه و مطبوعات را به اجلاس سازمان همکاری شانگهای معطوف کرد دیدار مودی، پوتین و شی با یکدیگر بود.
دونالد ترامپ چیزی بیش از آن چه که پیشتر "لحظه کُداک" نامیده میشد را دوست ندارد، یک فرصت عکاسی بزرگ که ممکن است سالها بعد به یاد آورده شود، یک میراث بصری برای مورخان آینده.
ترامپ که مصمم به کسب جایزه صلح نوبل است، در سراسر جهان در تلاش برای تحمیل صلح سریع به اسرائیل، غزه یا روسیه و اوکراین برای رسیدن به لحظه بزرگ خود بوده و البته تاکنون همگی تلاش هایش بیهوده بوده است. در هفته جاری بالاخره عکسی منتشر شد که ممکن است به یک لحظه تاریخی واقعا مهم تبدیل شود، بنابراین، باید برای ترامپ آزاردهنده باشد، زیرا او در آن عکس حضور ندارد.
در عوض، آن عکس، رهبران روسیه، چین و هند یعنی ولادیمیر پوتین، شی جین پینگ و نارندرا مودی را نشان میدهد که دستهایشان را در هم گره زدهاند و به گرمی با یکدیگر دست میدهند. این لحظه در اجلاس سازمان همکاری شانگهای در شهر تیانجین چین به وضوح و با دقت برنامهریزی شده بود. پوتین و مودی پس از یک گفتگوی دوجانبه، دست در دست یکدیگر وارد اتاق شدند و بلافاصله برای استقبال به سوی شی رفتند. این سه مرد با دقت و با لبخند و خنده، مدتی ژست گرفتند تا مترجمان و دیگران را به قاب عکس خود راه دهند.
پیام آن عکس نمیتوانست واضحتر از این باشد: اینجا یک اتحاد جدید وجود دارد که نه آمریکا و نه اروپا در آن حضور ندارند. بیش از یک سوم جمعیت جهان در چین یا هند زندگی میکنند و هر دو کشور هنوز جزو اقتصادهای با سریعترین رشد در جهان هستند. روسیه نه جمعیت و نه چشمانداز اقتصادی دو کشور دیگر را ندارد، اما کماکان قدرت نظامی قابل توجه، زرادخانه هستهای و ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی در اختیار دارد. از دل چنین چیزهایی، اتحادهای ژئوپلیتیکی جدی شکل میگیرد.
طنز تلخ ماجرا برای آمریکا آن است که این ترامپ بوده که آن سه رقیب را به قیمت سلطه آمریکا بر امور جهانی، به یکدیگر نزدیک کرده است.
تلاشهای آشفته ترامپ برای آغاز جنگ تجاری با چین، همزمان با اعمال تعرفهها علیه سایر نقاط جهان، نیاز همه طرفین به شرکای تجاری جدید و قابل اعتمادتر را تقویت کرد. تصمیم ترامپ برای افزایش و سپس عقبنشینی از تنشها با روسیه که آن را بارها و بارها بر سر جنگ اوکراین تکرار کرده، چین را جسورتر ساخته تا با آن موضوع به شکلی آشکارتر برخورد کند.
آمریکا دههها تلاش کرده تا هند را به جای چین، با ایالات متحده همسو نگه دارد، موضعی که تنشهای دیرینه بین دو کشور همسایه به آن کمک کرده بود. با این وجود، ترامپ توانست همزمان از دو طریق مختلف به هند توهین کند: او با پاکستان که او را نامزد جایزه صلح نوبل کرده بود بیش از حد صمیمی شد، در حالی که تحریمهای ثانویه تنبیهی را نیز علیه هند به دلیل خرید نفت از سوی آن کشور از روسیه اعمال کرد علیرغم آن که کشور فروشنده نفت یعنی روسیه را تنبیه نکرد.
سیاستگذاری سردرگم و بیتفاوت ترامپ و غیرقابل اعتماد بودن اساسی او، کار را برای رهبران قدرتمند سه کشور بسیار آسانتر کرده تا بتوانند در یک جبهه متحد قرار بگیرند، در مقابل دوربینها خوشامد بگویند و سعی کنند به توافق برسند.
اگر اندک موضوعی برای ترامپ مایه آرامش باشد، آن است که این عکس ممکن است به اندازه برخی از فرصتهای عکاسی خود ترامپ، سرابی بیش نباشد. هیچ معاهده عمیق یا الزامآوری از اجلاس شانگهای حاصل نشد و هیچ چشمانداز قریبالوقوعی برای آن وجود ندارد. تنشهای دیرینه بین رهبران کماکان پابرجا هستند: پوتین دوست دارد به عنوان همتای شی دیده شود، اما او به وضوح شریک کوچکتر در هرگونه رابطه نزدیکتر خواهد بود. بعید است که این واقعیت با غرور او سازگار باشد. چین، هند و روسیه ممکن است در حال بهبود روابط خود باشند، اما هنوز حتی به اتحاد عمیق مشابه اتحاد میان کشورهای غربی نزدیک هم نشدهاند.
با این وجود، ترامپ رئیس جمهوری است که به هیاهوی امور بسیار بیشتر از خود امور اهمیت میدهد. تصویر جدیدی وجود دارد که نشان میدهد چه کسی در صحنه جهانی در حال حرکت است و "دونالد ترامپ" در آن حضور ندارد. این موضوع باید برای او دردناک باشد