خبرگزای آرانیوز عباس نورزائی، فعال سیاسی و اجتماعی| در روزگار ما پدیدهای نو با چهرهای رنگین اما درون تهی، آرامآرام گسترش یافته است؛ پدیدهای که میتوان آن را «خالیفروشی» نامید.
خالیفروشی، شکل تازهای از همان کمفروشی است که قرآن کریم درباره آن هشدار داده و فرموده است: «وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ»؛ وای بر کمفروشان. اگر در گذشته کمفروشی به معنای کم گذاشتن در وزن و پیمانه بود، امروز به صورت پر کردن ظاهر و خالی کردن محتوا نمود پیدا کرده است. خالیفروشی، تقلبی مدرن است که در لباس زیبای تبلیغ، بستهبندی و جلوهگری عرضه میشود.
کافی است نگاهی به زندگی روزمره بیندازیم؛ پفکهایی پر از باد و کممایه، ظرفهای پنیر با فضای خالی، بطریهای آب پر از حباب، یا نوشابههایی با کف زیاد و مزه اندک، همه نشانههایی از این پدیدهاند. اما خالیفروشی فقط در کالا نیست؛ خانههایی میسازند با نمای رومی و مصالح بیکیفیت، لباسهایی میفروشند با دوخت نازک و عمر کوتاه و کلاسهایی برگزار میشود که بیشتر تبلیغ هستند تا آموزش. حتی در حوزه فرهنگ و سیاست، گاهی وعدهها و شعارها پر زرق و برقاند اما تهی از عمل و نتیجه.
امروز خالیفروشی تنها در بازار کالاها نیست، بلکه به عرصه علم، فرهنگ و روابط انسانی هم رسیده است. مدارس و دانشگاهها، گاه به جای آموزش واقعی، تنها «نمره» میدهند نه «دانش»؛ مدرک تولید میکنند نه مهارت. محصولات گلخانهای، حجمی درشت دارند اما طعمی کمجان و عصارهای ناچیز. روابط اجتماعی هم پرشمارتر شده، اما در عمق، تهی و سطحیاند؛ پر از لبخندهای نمایشی و دوستیهای لحظهای؛ گویی جهان پر است از ظاهرهای فریبنده و درونهای خالی.
خالیفروشی دیگر فقط یک رفتار اقتصادی نیست، بلکه سبک زندگی شده است؛ سبکی که در آن، وزن ظاهر از حقیقت سنگینتر است.
علتهای متعددی در گسترش این بیماری اجتماعی نقش دارند. از یکسو فشارهای اقتصادی، گرانی و رقابت ناسالم باعث شده برخی کسبه و تولیدکنندگان به ظواهر پناه ببرند و کیفیت را فدای سود کنند. از سوی دیگر، ضعف نظارت، بیعملی دستگاههای مسئول و بیتفاوتی مصرفکنندگان نیز به این آتش دامن زده است. وقتی مردم تنها به ظاهر کالا و تبلیغ مینگرند، نه به حقیقت آن، خالیفروش جای کمفروش را میگیرد و فریب، جای انصاف را.
دولت باید با نظام نظارتی دقیق و سیاستگذاری درست، مانع از فریب مصرفکننده شود. مردم باید با انتخاب آگاهانه و مطالبهگری، زمینه بازار صادقانه را فراهم کنند و کسبه که در خط مقدم اعتماد عمومی قرار دارند، باید بدانند که روزی حلال در گرو صداقت است نه در پر کردن بستههای خالی. جامعهای که در آن صداقت بمیرد، رونق مادیاش هم دیری نخواهد پایید.
اما راه علاج خالیفروشی بازگشت به فرهنگ صداقت، مسئولیتپذیری و ایمان کاری است. باید آموزش عمومی، تبلیغات فرهنگی و نظام نظارت، دست در دست هم دهند تا «محتوا» دوباره بر «ظاهر» غلبه کند. خالیفروشی هرچند پدیدهای مدرن است، اما درمانش همان داروی کهن اسلام است: انصاف، قناعت و پرهیز از فریب. جامعهای که ظاهرش با باطنش یکی باشد، نه تنها خالیفروشی در آن رخت برمیبندد، بلکه پرمیشود از اعتماد، برکت و آرامش.