
جنگ روسیه علیه اوکراین برای کرملین مجموعهای تازه از شرکای راهبردی به همراه آورده است. گرچه گاه از این مجموعه به عنوان «محور» یاد میشود، در واقع آنچه شکل گرفته، مجموعهای از روابط دوجانبه فزاینده با کشورهایی چون چین، ایران و کره شمالی است؛ کشورهایی که نقش حیاتی در توانایی روسیه برای دوام آوردن ایفا میکنند
به نوشته اندیشکده شورای آتلانتیک، حضور رهبران این سه کشور در رژه نظامی پکن به مناسبت هشتادمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم در آسیا، و نیز تأکید آنان بر شکلگیری «نظم جهانی نوینی» که دیگر تحت سلطه آمریکا نباشد، نشان میدهد که این کشورها بهتدریج در حال تشکیل بلوکی ضدآمریکاییاند؛ بلوکی که نه بر پایه ارزشهای مشترک، بلکه بر اساس نارضایتیها و خصومتهای مشترک شکل گرفته است.
این سه نه تنها متحدان حیاتی روسیه محسوب میشوند، بلکه در تحقق چشمانداز ولادیمیر پوتین برای برپایی «نظم جهانی پساغربی» نیز نقشی اساسی دارند. در این دیدگاه، جهان آینده باید چندقطبی باشد؛ جهانی که در آن ایالات متحده دیگر نقش «هژمون» ندارد و صرفاً یکی از چند قدرت بزرگ تعیینکننده دستور کار جهانی است. پوتین در نشست بینالمللی «والدای» در سال ۲۰۲۴ گفت: «آنچه اکنون در خطر است، انحصار غرب است؛ انحصاری که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی پدید آمد و تا پایان قرن بیستم موقتاً پابرجا ماند. اما همانطور که تاریخ نشان میدهد، هیچ انحصاری ابدی نیست و سرانجام پایان مییابد».
اما ماهیت روابط روسیه با ایران، به عنوان یکی از این سه قدرت تجدیدنظرطلب چیست؟ تا چه حد سیاستهای خود را با یکدیگر هماهنگ میکنند؟ این روابط تا چه اندازه پایدار است و پس از پایان جنگ چه سرنوشتی خواهد داشت؟
روابط روسیه و ایران در طول تاریخ همواره پیچیده و گاه خصمانه بوده است. اما با شروع جنگ اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ به این سو، ایران به یکی از حامیان حیاتی روسیه تبدیل شده است. همچون چین، کره شمالی و خود روسیه، ایران نیز در پی به چالش کشیدن نظم بینالمللی تحت رهبری آمریکاست.
در طول قرنها، امپراتوریهای ایران و روسیه رقیب یکدیگر بودند و در قرون هجدهم و نوزدهم چندین جنگ میان آنها درگرفت؛ جنگهایی که به جدایی سرزمینهای قفقاز جنوبی و داغستان از ایران و الحاق آنها به امپراتوری روسیه انجامید. در دهه ۱۹۲۰، اتحاد جماهیر شوروی از جنبشهای جداییطلب در ایران حمایت کرد و پس از پایان جنگ جهانی دوم نیز از خروج نیروهای خود از شمال ایران - که در طول جنگ آن را اشغال کرده بود - سر باز زد. در ادامه، شوروی روابط اقتصادی پرسودی با حکومت پهلوی برقرار کرد، اما همزمان از حزب توده ایران نیز پشتیبانی میکرد.

پس از انقلاب ۱۳۵۷، روابط تهران و مسکو تیره شد. رهبران تازه ایران، اتحاد شوروی بیخدای آن زمان را «شیطان کوچک» مینامیدند (در مقابل ایالات متحده به عنوان «شیطان بزرگ»). تهاجم شوروی به افغانستان نیز احساسات ضدشوروی را در جهان اسلام برانگیخت، اما پس از پایان جنگ افغانستان، روابط دو کشور رو به بهبود گذاشت.
با روی کار آمدن ولادیمیر پوتین در سال ۲۰۰۰، انرژی هستهای به محور اصلی همکاری دو کشور بدل شد؛ موضوعی که موجب نگرانی شدید آمریکا بود. روسیه ساخت نیروگاه بوشهر را تسریع کرد و سپس موافقت کرد هشت نیروگاه دیگر نیز در ایران بسازد. در دوران ریاستجمهوری دیمیتری مدودف، پس از آنکه وجود تأسیسات غنیسازی مخفی در نزدیکی قم افشا شد، باراک اوباما توانست مسکو را قانع کند تا به تحریمهای شدید سازمان ملل علیه ایران بپیوندد،. اما با رفع تحریمها، روابط روسیه و ایران دوباره نزدیکتر شد.
هنوز مشخص نیست ایران در ازای حمایت کنونیاش از روسیه چه دریافت میکند. حدود ده سال پیش، یکی از کارشناسان روس حوزه خاورمیانه از قول یک دیپلمات روس نقل کرده بود: «ایرانِ طرفدار آمریکا برای ما بسیار خطرناکتر از ایرانِ هستهای است». از دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۲۲، روسیه کمکهای نظامی قابلتوجهی به ایران ارائه کرد - در حوزههای زمینی، هوایی و دریایی - که بیشتر بر تجهیزات سختافزاری متمرکز بود تا انتقال فناوری. این کمکها شامل تانک، خودروهای زرهی، موشکهای ضدتانک، جنگندهها و سامانههای پدافند هوایی میشد. همچنین گزارشهایی از حمایت غیررسمی روسیه از برنامههای موشکی ایران منتشر شده بود.
پیش از آغاز جنگ روسیه علیه اوکراین در سال ۲۰۲۲، همکاری دو کشور با ورود مسکو به جنگ داخلی سوریه افزایش یافت. روسیه و ایران هر دو از بشار اسد حمایت کردند و دخالت نظامی روسیه عملاً به تقویت نیروهای سپاه پاسداران حاضر در سوریه انجامید. اگرچه دو کشور بر سر مسائلی مانند تعیین مرزهای دریای خزر اختلاف داشتند، اما تا پیش از فوریه ۲۰۲۲ بهنظر میرسید در سوریه همکاری نزدیکی دارند.

در آغاز تهاجم روسیه به اوکراین، زمانی که مسکو نتوانست کییف را در سه روز تصرف کند، ایران نقشی کلیدی در پشتیبانی از روسیه ایفا کرد. از آن زمان، همکاریهای دفاعی دو کشور بهطور چشمگیری افزایش یافته است. با این حال، روسیه در ارسال تجهیزات پیشرفتهای چون جنگندههای سوخو-۳۵ و سامانههای پدافند هوایی S-400 به ایران محدودیت دارد، زیرا خود در میدان جنگ به این تجهیزات نیازمند است.
در ژانویه ۲۰۲۵، روابط دو کشور شکل رسمیتری یافت: مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران، به مسکو سفر کرد و پیمان مشارکت راهبردی جامع با روسیه را امضا نمود. این توافق بهعنوان «نقطه عطفی» در روابط دو کشور معرفی شد، اما در واقع بیشتر جنبه نمادین داشت و صرفاً روابط نزدیکتری را که از فوریه ۲۰۲۲ شکل گرفته بود، قانونی کرد. در عین حال، این پیمان هیچ اشارهای نمیکند که روسیه در صورت حمله ایالات متحده یا اسرائیل به ایران، ملزم به حمایت از تهران خواهد بود.
در همین حال، روابط روسیه و ایران پس از سقوط بشار اسد و روی کار آمدن احمد الشرع در سوریه، در هالهای از ابهام قرار گرفته است؛ فردی که نیروهایش در جریان جنگ طولانی سوریه با هر دو کشور، روسیه و ایران، درگیر بودند. در نتیجه، همکاریای که پیشتر دو کشور را در حمایت از اسد متحد کرده بود، دیگر موضوعیت سابق را ندارد.
روسیه، ایران را پلی مهم میان آسیای مرکزی، قفقاز، خاورمیانه و جنوب آسیا میبیند؛ پلی که میتواند پیوندها و نفوذ پروژه «اروپای بزرگتر اوراسیایی» پوتین را تقویت کند. یکی از عناصر کلیدی این پروژه، کریدور حملونقل شمال-جنوب (INSTC) است. تکمیل این مسیر اکنون به یک هدف راهبردی برای مسکو تبدیل شده است. این کریدور تجارت میان روسیه، ایران و سایر شرکای منطقهای را تسهیل و اوراسیا را به خلیج فارس و جنوب آسیا متصل میکند. توانایی عبور از مسیرهایی که تحت نفوذ کشورهای همسو با غرب هستند، به روسیه اجازه میدهد نهتنها تحریمها را دور بزند، بلکه روابط نزدیکتری با کشورهای واقع در امتداد این مسیر برقرار کند.
پیش از حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، روابط روسیه و اسرائیل نزدیک بود. اسرائیلیها به دلیل حضور نظامی روسیه در سوریه، از آن به عنوان «همسایه» یاد میکردند. مسکو با اسرائیل همکاری میکرد تا از حملات حزبالله علیه اهداف اسرائیلی جلوگیری کند، و اسرائیل نیز برای امنیت در مرزهای شمالی خود تا حد زیادی به روسیه وابسته بود. اما پس از ۷ اکتبر، شرایط دگرگون شد؛ روسیه از حماس حمایت کرد و پوتین نیز فاصلهاش را از بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، افزایش داد. با این حال، روسیه مانند ایران به نابودی اسرائیل متعهد نیست. حدود یکششم جمعیت اسرائیل از اتحاد جماهیر شوروی سابق آمدهاند و پیوندهای خانوادگی و اقتصادی متعددی میان روسیه و اسرائیل وجود دارد.
یکی از جنبههای مهم روابط روسیه و ایران، بُعد ایدئولوژیک آن است: دشمنی مشترک با ایالات متحده و باور به ضرورت شکلگیری نظمی جهانیِ «پساتمدن غربی». پوتین گفته است که ایران را بازیگری کلیدی در «ایجاد نظمی چندقطبی و عادلانهتر در جهان» میداند.
از فوریه ۲۰۲۲، انزوای بینالمللی ناشی از جنگ اوکراین باعث شده روسیه و ایران بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شوند. اما این وضعیت میتواند تغییر کند؛ اگر جنگ اوکراین پایان یابد و تلاشهای احتمالی ترامپ برای احیای روابط واشنگتن و مسکو به نتیجه برسد. در این صورت، روابط روسیه و ایران چه تغییری خواهد کرد؟ در طول سالهای گذشته، ایران به یکی از ارکان اصلی راهبرد پوتین برای جایگزینی نظم بینالمللی کنونی با نظمی «پساغربی» بدل شده است؛ نظمی که در آن، آمریکا دیگر قادر به تعیین قواعد نباشد. حتی اگر تحریمهای آمریکا علیه روسیه برداشته شود و روابط دو کشور بهبود یابد، ایران همچنان برای مسکو یک متحد سیاسی و تجاری باقی خواهد ماند. تنها در صورت تحولات رادیکال در یکی از دو کشور، ممکن است این وضعیت تغییر کند. به همین ترتیب، حتی اگر نزدیکی روسیه و آمریکا دوباره شکل گیرد، بعید است مسکو پیوند خود با تهران را قطع کند؛ همانگونه که روابط بهتر با واشنگتن نمیتواند روسیه را از چین جدا کند.

در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، روسیه نقش سازندهای در مذاکرات برجام ایفا کرد. اما ترامپ در دوره نخست ریاستجمهوریاش آمریکا را از برجام خارج کرد. اکنون او به دنبال توافقی تازه در زمینه هستهای است و پوتین پیشنهاد داده در تسهیل چنین توافقی کمک کند. با این حال، کرملین در قبال چنین توافقی رویکردی دوپهلو دارد. رفع تحریمها از ایران الزاماً به نفع روسیه نیست، زیرا این امر میتواند باعث افزایش تولید و صادرات نفت ایران و رقابت دوبارهاش با روسیه در بازار جهانی شود. از نگاه کرملین، سناریوی ایدهآل شاید این باشد که مذاکرات جدید به صورت بیپایان ادامه یابد بدون آنکه به نتیجهای واقعی برسد.
حمله اسرائیل به ایران، معضل روسیه در تعامل با تهران و همچنین محدودیت نفوذش را آشکار کرد. مسکو بلافاصله این حملات را محکوم کرد و پوتین و شی جینپینگ خواستار آتشبس و آغاز مذاکرات شدند. با این حال، روسیه از نظر نظامی کمک چندانی به ایران نکرده و طبق مفاد پیمان مشارکت راهبردی دو کشور، الزام قانونی برای چنین حمایتی ندارد. در واقع، نیاز روسیه به ایران نسبت به آغاز جنگ اوکراین کمتر شده است، زیرا اکنون قادر است ماهانه تا ۲۷۰۰ پهپاد شاهد با طراحی ایرانی را در خاک خود تولید کند.
روابط روسیه با ایران بهطور مستقیم با روابط پیچیدهاش با اسرائیل نیز گره خورده است. با وجود تیرگی روابط مسکو و تلآویو از اکتبر ۲۰۲۳، هر دو طرف همچنان مایل به حفظ مناسبات دوجانبهاند. روسیه برخلاف ایران، هدف نابودی اسرائیل را دنبال نمیکند و حتی ممکن است از نظر اقتصادی، از روابط با اسرائیل بیش از همکاری با ایران سود ببرد.