به گزارش آرانیوز، خطوط تلفن قاهره این روزها بیوقفه در حال زنگ خوردناند. در سلسلهای از تماسهای حسابشده و دقیق، بدر عبدالعتی، وزیر خارجهٔ مصر، میان همتای ایرانیاش عباس عراقچی، فرستادهٔ ویژهٔ آمریکا در خاورمیانه استیو ویتکاف، و مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رافائل گروسی در رفتوآمد است؛ همه در تلاشی برای بازگرداندن ایران، آمریکا و اسرائیل از لبهٔ پرتگاه.
به گزارش استیتکرفت، تنها چند ماه پیش، نفوذ قاهره تحتالشعاع ثروت نفتی کشورهای خلیج فارس در پایینترین سطح خود قرار داشت. در حالی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در تالارهای مجلل ریاض و ابوظبی در حال عقد قراردادهای کلان بود، روابط آمریکا با متحد قدیمیاش، مصر، به طرز آشکاری دچار سردی شده بود. روابط دو کشور آنقدر تیره شد که عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، دعوت رسمی ترامپ برای سفر به کاخ سفید را رد کرد. عامل اصلی اختلاف، طرح جسورانهٔ ترامپ برای اسکان دائم بیش از دو میلیون فلسطینی ساکن نوار غزه بود؛ طرحی که قرار بود سرزمین جنگزدهٔ غزه را به «ریویرای خاورمیانه» تبدیل کند.
اما پس از میانجیگری دشوار اما در نهایت موفقی که به آتشبسی شکننده در غزه انجامید، مصر بار دیگر بهعنوان میانجی کلیدی منطقه مطرح شده است. قاهره که با میزبانی مشترک اجلاس صلح شرمالشیخ در کنار ترامپ و انتخاب شدن برای رهبری نیروی جهانی ثبات در غزه دوباره در مرکز توجه دیپلماسی قرار گرفته، اکنون بازگشت قدرتمندی را تجربه میکند. حتی یائیر لاپید، رهبر اپوزیسیون اسرائیل، نیز قاهره را «محور اصلی» توصیف کرده و گفته است: «آنچه غزه نیاز دارد، کنترل مصری است.»
اکنون، قاهره در حال تلاش برای دستاوردی بسیار جسورانهتر است: پر کردن شکاف میان واشنگتن، متحد اسرائیلیاش و تهران. این مأموریت عظیم و دشواری است. جنگ ۱۲ روزه در ماه ژوئن که طی آن بمبافکنهای آمریکایی و اسرائیلی تأسیسات هستهای و نظامی ایران را هدف قرار دادند، دیپلماسی را به ویرانهای بدل کرد. با این حال، این موضوع مانع از آن نشده که ترامپ، پس از پیروزیاش در پرونده غزه، چشم به هدفی بزرگتر بدوزد. او در سخنرانی خود در کنست اسرائیل گفت:«میدانید چه عالی میشود؟ اگر با آنها [ایران] توافق صلحی ببندیم… بد نمیشود، نه؟»
این خوشبینیِ معاملهجویانه از کاخ سفید میآید. استیو ویتکاف، فرستادهٔ آمریکا در خاورمیانه، در مصاحبهای اخیر با هیجان گفت: «انجام توافق صلح دارد مسری میشود!» او به یک حملهٔ دیپلماتیک گستردهتر اشاره کرد و افزود: «ایرانیها با ما تماس میگیرند. ما آنجا هستیم تا، میدانید، امیدوارانه به یک راهحل دیپلماتیک بلندمدت با ایران برسیم.»
در تهران، واکنش طبق انتظار، سرد و تند بود. پس از آنکه تهران دعوت به اجلاس شرمالشیخ را رد کرد، ادعای ترامپ درباره نابودی برنامه هستهای ایران را به سخره گرفت و به او گفته شد به خواب دیدن ادامه بده! و تاکید شد گر توافقی همراه با اجبار باشد و نتیجهاش از پیش تعیینشده، آن دیگر توافق نیست، بلکه تحمیل و زورگویی است. برای تأکید بر این موضع، تهران از یک زرادخانه موشکی بازسازیشده رونمایی کرد؛ نشانهای از آمادگی برای دور تازهای از درگیری با اسرائیل.
با این حال، دقیقاً در همین فضای آشفته است که مصر نقش منحصر به فرد خود خود را شکل میدهد. قدرت تأثیرگذاری قاهره از ترکیبی از روابط بازسازیشده، نتایج قابل اثبات، و شراکتهای دیرینه ناشی میشود.
نخست، آشتی محتاطانه و عملگرایانه با ایران است. پس از چهار دهه روابط سرد، همگرایی بحرانها و فرصتها، قاهره را به بازنگری راهبردی واداشته است. اصلیترین محرک این تغییر، اقتصادی است. حملات حوثیها در دریای سرخ، که با حمایت ایران انجام میشود، درآمدهای حاصل از کانال سوئز، شاهرگ حیاتی اقتصاد مصر را به شدت کاهش داده است. این مسئله، قاهره را مجبور کرده مستقیماً با تهران وارد گفتگو شود؛ هرچند ایران کنترل مستقیم را انکار میکند، اما بهطور گسترده بهعنوان نیروی پشت پردهٔ حوثیها شناخته میشود.
علاوه بر این، میانجیگری چین در آشتی عربستان و ایران در سال ۲۰۲۳ بلوک ضدایرانی سختگیرانهای را که تحت رهبری کشورهای خلیج فارس شکل گرفته بود، در هم شکست و به قاهره آزادی دیپلماتیکی داد تا بدون رنجاندن حامیان مالیاش، نقش مستقلتری در منطقه ایفا کند.
سوم، و شاید مهمتر از همه، مصر پیشتر نتیجهای ملموس به دست آورده است. در ۹ سپتامبر، این کشور توانست توافقی چارچوبی میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) میانجیگری کند که رژیم بازرسیها را که پس از جنگ ماه ژوئن با اسرائیل فروپاشیده بود دوباره برقرار کرد. این دستاورد دیپلماتیک در زمانی رقم خورد که دیپلماسی غرب به بنبست کامل رسیده بود.