وقتی جواد ظریف، وزیر امور خارجه، در مصاحبه با خبرآنلاین به این نکات اشاره کرد و متذکر شد که سود وحشتناک حاصل از پولشویی به افراد سودجو کمک میکند تا مقابل اقدامات اصلاحی بایستند و بزرگترین موانع پیوستن به FATF هم همین سودجویان از پولشویی هستند، مشخص بود که دوباره صداها بلند خواهد شد. اعتراضات البته همانقدر پیشپاافتاده و سطحی بود؛ این که دشمنان از حرفهای ظریف استفاده کردهاند و مثلا صحبتهای وزیر بازتاب پررنگی در اخبار بیبیسی داشته است. مثلا این که این حرفها سلامت کشور را زیر سوال میبرد و این گونه که ظریف میگوید نیست و او برای الحاق ایران به گروه ویژه اقدام مالی جوسازی میکند. این حرفها نیاز به جوابهای پیچیدهای ندارند. حملهوران به ظریف میدانند که هر صحبتی در مورد مشکلات داخلی و فساد با استقبال دشمنان مواجه خواهد شد. اما چاره چیست؟ باید سکوت کنیم و بگذاریم زخم مشکلات عفونت کند و جامعه را از پا درآورد یا باید با صدای بلند به آنها اعتراف و برای درمانشان اقدام کرد. نکته دیگر این است که دلواپسان عزیز چرا به جای حمله به ظریف و زیر سوال بردن او، به موانع طرح اسامی پولشویان نمیپردازند؟ شاید ظریف ٩٩درصد اشتباه کرده باشد و یک درصد درست گفته باشد. فشار وارد کردن به او برای عقبنشینی و تلاش برای ساکت کردنش به چه کسی کمک خواهد کرد؟ فرض کنیم در اینجا سالمترین و پاکترین سیستم مالی برقرار است اما حتی اگر یک مورد پولشویی در کشور اتفاق میافتد، زیر ضرب بردن ظریف ایستادن در کدام طرف ماجراست؟
ظریف خوب جایی را نشانه رفته و طبیعی است، آنها که نگران و متضرر میشوند به کمک او نشتابند. حساب اقلیتی را که هنوز متوجه حساسیت ماجرا نیستند و با حسن نیت گمان میکنند عدم شفافیت مایه سربلندی است را جدا کنیم، واقعا این حجم هجمه به کسی که علیه پولشویی صحبت کرده نشاندهنده عمق فاجعه نیست؟»